ط

جناب ابن ابهر علیه بهآء اللّه الأبهی ملاحظه نمایند

هوالأبهی

ای اسیر سلاسل و اغلال در سبیل جمال ابهی آنچه مرقوم و مسطور بود متلوّ و ملحوظ گشت نغمۀ جانسوز بود که از حنجر روحانی صادر و شعلۀ آتش‌افروز بود که از قلب رحمانی ظاهر خوشا بحال تو که در زیر زنجیر رخی روشن و خاطری گلشن و دلی چون گلزار و چمن داری ظلمت زندان سبب نورانیّت وجدان شده و زحمت و مشقّت بی‌پایان رحمت دل و جان گشته تلخی بلا شهد وفا گردیده و سمّ نقیع نعم بدیع گشته اینست شأن اهل بهاء که ایوان را در زندان جویند و گلزار را در خارزار طلبند و رحمت کبری را در موارد زحمت عظمی خواهند شهد عنایت را در مرارت مصیبت چشند و صبح موهبت را در ظلمات کلفت تحرّی کنند قسم بآفتاب حقیقی فجر هدایت که حسرت این عنایت را که در حقّ آن جناب شده میبرم یا لیتنی کنت معکم فأفوز فوزاً عظیما

عبدالبها ع

این سند از کتابخانهٔ مراجع بهائی دانلود شده است. شما مجاز هستید از متن آن با توجّه به مقرّرات مندرج در سایت www.bahai.org/fa/legal استفاده نمائید.

آخرین ویراستاری: ۷ اکتبر ۲۰۲۱، ساعت ۲:۰۰ بعد از ظهر