سمرقند

احبّای الهی جناب استاد حسن بنّا جناب مشهدی آقا بالا جناب محمّد آقا جناب عطآءالله خان جناب حاجی میرزا حسین جناب آقا عبدالجواد جناب آقا عبدالحسین علیهم بهآء الله الأبهی

هوالله

ای یاران عبدالبهآء چه خوش دمی است که بیاد شما مشغولم و بذکر شما مألوف گهی از اریاح محبّت احبّا مانند بحر پرموجم و گهی بجناح تعلّق یاران طائر اوج گهی از نسیم عنایت حقّ مانند گل شکفته و دمی از نهیب خوف و خشیت افسرده و پژمرده باری دمی نیاسایم مگر آنکه کاشانۀ دل را بیاد یاران بیارایم نمیدانم چه نگارم تا انجذابات قلب را بیان نمایم مختصر اینست که نهایت آرزوی دل و جان آنست که یاران همواره شادمان باشند و با یکدیگر مهربان و مانند عبدالبهآء در سبیل دوستان جمال ابهی جانفشان ای یاران من قسم بروی دلجوی آن دلبر تا جمیع مانند نجوم ثریّا همدم و همراز و محرم یکدیگر نگردیم و وحدت روحانیّه چنانچه باید و شاید رخ نگشاید شاهد مطلوب جلوه ننماید و انجمن شهود نیاراید بجان و دل بکوشید تا بندۀ یکدیگر گردید و در درگاه احدیّت در هر دمی مقبولتر شوید و علیکم التّحیّة و الثّنآء ع ع

این سند از کتابخانهٔ مراجع بهائی دانلود شده است. شما مجاز هستید از متن آن با توجّه به مقرّرات مندرج در سایت www.bahai.org/fa/legal استفاده نمائید.