بنام خداوند یکتا

مکتوبی از شما رسید و آنچه در او مذکور بود نزد اهل بصر واضح و مبرهن است بشنو ندای مظلوم آفاق را از حقّ بخواه تا قادر شوی بر محو موهوم و صحو معلوم نوشته بودی که سالها دینی تحصیل نموده و بآن موقنی اگر نفسی از شما سؤال نماید که بچه حجّت و بچه برهان چه خواهی گفت اجعل محضرک بین یدی الرّحمن ثمّ انطق بالانصاف انّی لک ناصح امین مطالبی را که ذکر نمودی و علامت حقّیّت حقّ قرار دادی این امور نزد حقّ لم‌یزل و لایزال مردود بوده بهتر آنکه خالصاً لوجه الرّحمن قدری از آیات فرقان تلاوت نمائید و در معانی آن تفکّر کنید شاید در این یوم که سلطان ایّام است از رحیق عرفان محروم نمانید و از کوثر وحی و الهام بی‌نصیب نشوید از جمله در این آیات مبارکه که از قبل بر محبوب عالم و سیّد امم نازل شده تفکّر کنید میفرماید و قالوا لن نؤمن لک حتّی تفجر لنا من الأرض ینبوعاً او تکون لک جنّة من نخیل و عنب فتفجّر الأنهار خلالها تفجیراً او تسقط السّمآء کما زعمت علینا کسفاً او تأتی باللّه و الملائکة قبیلاً او یکون لک بیت من زخرف او ترقی فی السّمآء و لن نؤمن لرقیّک حتّی تنزّل علینا کتاباً نقرأه قل سبحان ربّی هل کنت الّا بشراً رسولاً این آیاتی است که مشرکین بخاتم انبیا روح ما سواه فداه گفته‌اند یعنی مضمون این آیات را شرایط ایمان قرار داده‌اند که اگر آن حضرت ظاهر فرماید بحقّ موقن شوند حال تفکّر در آن نفوس غافله نمائید که عرض کرده‌اند باید در ارض بطحا چشمه‌ئی جاری کنی و یا یک بیتی از ذهب ظاهر کنی از برای ما یا اینکه بآسمان صعود نمائی مقابل چشم ما و بیائی بکتابی که او را قرائت کنیم یا بستانی ظاهر کنی که در آن نخیل و عنب باشد یا اینکه بحقّ جلّ جلاله و قبیلی از ملائکه بیائی اینها اموراتی بود که مشرکین حجاز از سیّد عالم خواستند که ظاهر فرماید تا موقن شوند بآنچه بیان فرموده و معانی آن مجملی ذکر شد حال ببصر حدید و قلب اطهر و انصاف کامل ملاحظه نمائید و تفکّر کنید لیحصحص لک الحقّ و یظهر لک صراط اللّه الّذی ظهر بالحقّ و تجد نفسک علی یقین مبین و بعد از این سؤالات ملاحظه کنید که حقّ جلّ جلاله در جواب چه فرموده میفرماید بگو هل کنت الّا بشراً رسولاً و اگر این عرایض مقبول میشد و حقّ تعالی سلطانه ظاهر میفرمود آنچه را که خواسته بودند بزعم آنها دیگر در ارض احدی منکر و معرض بر حسب ظاهر مشاهده نمیشد و حال آنکه در مقام دیگر میفرماید اگر ببینند جمیع آیات را بحقّ مقبل نشوند و بافق اعلی توجّه ننمایند حال آن جناب در آنچه خواسته‌اند تفکّر نمایند قسم بمنزل کتب که اگر بانصاف و مقدّس از اغراض نفسانیّه در آنچه ذکر شد تأمّل نمائید البتّه بحقّ راجع شوید و منقطعاً عن کلّ ما سوی اللّه از بیت خارج و به لبّیک اللّهمّ لبّیک ناطق گردید حقّ منتظر آن نبوده و نیست که هر نفسی آنچه بخواهد ظاهر فرماید علم یفعل ما یشآء برافراخته و بکلمۀ مبارکۀ احکم ما ارید ناطق این بسی واضح است که حقّ جلّ کبریائه فاعل مختار است آنچه بگوید و بفرماید همان مصلحت عباد او بوده و خواهد بود و آنچه شما خواستید اعظم از آن ظاهر شده در کتب الهیّه تفرّس نمائید تا مطّلع شوید بر علم و حکمت و سلطنت و قوّت و قدرت و احاطۀ حقّ تعالت قدرته و تعالت عظمته و تعالت سلطنته انشآءاللّه باید از امثال این مطالب و اقوال که معرضین اعصار قبل بآن تکلّم نموده‌اند مقدّس و منزّه شوید و بحجّت باقیۀ الهی و ما ظهر من عنده ناظر و متمسّک باشید قد ظهر ما لا ظهر من قبل یشهد بذلک کلّ حجر و مدر ولکنّ النّاس اکثرهم من الغافلین قل

سبحانک یا اله الوجود و عالم الغیب و الشّهود اسألک باسمک المخزون الموعود الّذی به ماج بحر عرفانک و هاج عرف قمیصک و فتح باب لقائک علی من فی سمائک و ارضک ان تؤیّدنی علی عرفان مشرق وحیک و مطلع آیاتک ای ربّ انا الّذی منعتنی الأوهام عن افق یقینک و ظنون العباد عن بحر فضلک اسألک بنفسک ان توفّقنی علی الاقبال الیک و الاعراض عن دونک ای ربّ انت الکریم ذو الفضل العظیم لا تطرد هذا المسکین عن باب عطائک و لا هذا المحروم عن لجّة بحر احدیّتک فاغفر له بجودک و احسانک انّک انت الجواد الکریم و انّک انت ارحم الرّاحمین

این سند از کتابخانهٔ مراجع بهائی دانلود شده است. شما مجاز هستید از متن آن با توجّه به مقرّرات مندرج در سایت www.bahai.org/fa/legal استفاده نمائید.

آخرین ویراستاری: ۱۸ اکتبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۰۰ قبل از ظهر