کتابخانه

کتابت لدی الوجه حاضر و بلحاظ عنایات مالک اسماء مشرّف

فهرست مطالب

محمّد اسمعیل بورنجانی

بنام یکتا خداوند مهربان

کتابت لدی الوجه حاضر و بلحاظ عنایات مالک اسماء مشرّف طوبی لنفس حضر لدی العرش کتابها بعد اذ نهیت عن التّوجّه الیه بما اکتسبت ایدی الظّالمین کلمه‌ئی در کتابت مشاهده شد که فی‌الحقیقه کلمۀ تامّه بوده و هست اگر نفسی موفّق بر عمل باو شود کلّ خیر را ادراک نماید و آن این است یا مولای یا مقتدای مقاصدی رضاک از خدا بخواه بر این کلمه ثابت باشی طوبی لمن شرب من هذه الکأس و کان من العارفین کرم حقّ لایحصی و فضلش بی‌منتها ابداً تعطیل در فیض فیّاض نبوده و نیست حوائج کل را اجابت فرموده و خواهد فرمود اینکه در بعضی احیان تأخیر شده لأجل مصلحت آن نفس بوده البتّه باحسن از آنچه خواسته فایز شود ولکن از برای نفوسی که فی‌الحقیقه برضایش متمسّکند مقامی دیگر مقدّر است طوبی لهم ثمّ طوبی لهم و کان فی کتابک اری السّمآء و الأرض و البحر الی آخرها کلّها آثار قدرتک کخطّ جری من قلمک فلا حاجة ان استدعی بک لارسال خطّک انتهی

بلی در یک مقام اطلاق این شأن بر کلّ اشیاء شده و میشود یعنی در کل حرکت قلم صنعیّۀ الهیّه ظاهر و مشهود و اولو الأبصار بدیدۀ ظاهر و باطن مشاهده مینمایند ولکن وجود کل بحرکت قلم اعلی معلّق و شرافت کل بنسبته الیه بوده لذا کل محتاج بوده و خواهند بود موحّد آن است که کل را مظاهر آیۀ اوّلیّۀ حقّ داند و در کل ظهورات اسمائیّه و صفاتیّۀ او را مشاهده نماید و آن آیه را مقدّس از کل و حاکم بر کل مشاهده نماید تا چه رسد بنفس حقّ تعالی تعالی من ان یقترن بخلقه او یعرف بما سواه اگر نسبت را از وجود بردارد معدوم صرف خواهد بود چه جای آنکه مظهریّت بر او اطلاق شود کل باو موجود و قائم و او از کل مقدّس و منزّه لا اله الّا هو الغنیّ المتعال

ذکر مقام ابوین در دار آخرت نموده بودید یکی از فضلهای مخصوصۀ این ظهور آن است که هر نفسی که بمطلع امر اقبال نمود ابوین او اگرچه بایمان بظهور فایز نشده باشند پرتو آفتاب عنایت الهیّه ایشان را اخذ فرماید هذا من فضله علی احبّائه اشکر و کن من الحامدین

اوصیکم یا احبّآء اللّه بالأمانة الکبری بین عبادی و خلقی لأنّ بها یرتفع امر اللّه فیما سواه و یظهر تقدیس امره بین العالمین کونوا امنآء بین العباد کذلک وصّیناهم فی الألواح انّ ربّک لهو العلیم الحکیم قل توکّلوا فی کلّ الأمور علی الحقّ الغفور انّه یعطی من یشآء ما یشآء و یمنع عمّن یشآء ما اراد انّه لهو المقتدر القدیر لا تحزنکم شؤونات الدّنیا قد قدّر لکم ما لا یعادله شیء فی الابداع ان کنتم من العارفین استقیموا علی الأمر علی شأن لا یزلّکم اریاح المضلّین