کتابخانه

بگو ای دوستان کذب قبل محبوب بعد را آویخت

فهرست مطالب

بنام خداوند یکتا

بگو ای دوستان کذب قبل محبوب بعد را آویخت و برصاص ظلم شهید نمود تفکّر در نفوس کاذبۀ خائنه که باسم صدق و امانت و زهد و ورع مابین ناس ظاهر بودند نمائید تا از فزع این یوم اکبر محفوظ مانید یکی ذکر جابلقا نمود و دیگری به جابلصا اشاره کرد و کاذب دیگر هیکل موهومی ترتیب داد و بر عرش ظنون مقرّ معیّن نمود بی‌انصافی ناحیۀ مقدّسه ذکر کرد و بی‌انصاف دیگر کلماتی باو نسبت داد و این امور منکرۀ کاذبه سبب و علّت شد که سلطان مدینۀ احدیّه را بتمام ظلم شهید نمودند اگر ید قدرت الهی جمیع حجبات را خرق نماید امور تازه مشاهده نمائید و کلمات بدیعه اصغا کنید حال یک کلمه میفرماید که شاید آن کلمه سدّی شود مابین صدق و کذب و آن کلمه اینست طهّروا آذانکم عمّا یتکلّم به الّذین ینسبون انفسهم الی البیان و یکفرون بمنزله و سلطانه و مرسله چه که این نفوس محتجبه بعینه بر قدم آن نفوس حرکت مینمایند طوبی از برای چشمی که ببیند و ادراک نماید او از اقوی النّاس و اقدرهم لدی الحقّ مذکور است استمعوا ما نطق به مبشّری من قبل قال و قوله الحقّ نطفۀ یکسالۀ یوم ظهور او اقوی است از کلّ بیان محض عنایت و شفقت این اذکار از قلم مختار جاری احفظ و قل لک الحمد یا اله العالمین حزب شیعه که خود را فرقۀ ناجیۀ مرحومه میشمردند و افضل اهل عالم میدانستند بتواتر روایاتی نقل نمودند که هر نفسی قائل شود باینکه موعود متولّد میشود کافر است و از دین خارج این روایات سبب شد که جمعی را من غیر تقصیر و جرم شهید نمودند تا آنکه نقطۀ اولی روح ما سواه فداه از فارس از صلب شخص معلوم متولّد شدند و دعوی قائمی نمودند اذاً خسر الّذین اتّبعوا الظّنون و الأوهام و امر بمثابۀ انوار آفتاب بر عالمیان ظاهر شد مع‌ذلک آن حزب غافلۀ مردوده اعراض نمودند و بر قتل آن جوهر وجود قیام کردند ای اهل بهاء مالک اسماء میفرماید در این امور تفکّر نمائید که شاید اصنام ظنون و اوهام را فی‌الحقیقه بشکنید و باوهام تازه که معرضین بیان بآن متمسّک و متشبّثند مبتلا نشوید بقوّت و قدرت الهی بر امر قیام نمائید و عباد را از ظلم نفوس مشرکه و ظنون انفس کاذبۀ غافله حفظ کنید در اسرار مستوره تفکّر نمائید تا حین ظهور اهل فرقان یعنی حزب شیعه از یوم اللّه و کیفیّت ظهور مطّلع نبودند گویا از بحر آگاهی بالمرّه بی‌‌‌‌نصیب بودند و از اشراقات آفتاب معانی محروم و ممنوع آنچه را بظنون و اوهام خود ادراک نمودند و بآن متمسّک بودند امر الهی بر غیر آن جاری و ظاهر شد و آن نفوس موهومه که خود را اتقای خلق و ازهد عالم میشمردند بظلمی قیام نمودند که ملأ اعلی و اهل مدائن اسماء و ملکوت انشاء کل متحیّر ماندند کذلک نطق القلم الأعلی فضلاً من عنده لتطّلعوا علی ما ستر عنکم و تشاهدوا ما کان خلف الحجاب بما اکتسبت ایدی الّذین هاموا فی هیمآء الظّنون و الأوهام و افتوا علی الّذی اتی بالحقّ من لدی اللّه المهیمن القیّوم

ای شاربان رحیق مختوم اسم قیّوم میفرماید در فرقه‌ئی که خود را ناجیه و مرحومه میشمردند ملاحظه کنید که عند ظهور امتحان از فرقۀ طاغیۀ باغیۀ منکرۀ مردوده محسوب شدند و در کتاب الهی از قلم اعلی از مظاهر نفی مذکور و مسطورند انشآءاللّه باید اهل بهاء که از اصحاب سفینۀ حمرا در قیّوم اسماء مذکورند باستقامتی ظاهر شوند که لائق این امر اعظم و یوم مبارکست امروز روز خدمت و استقامت است اگر طفلی بر این امر مستقیم ماند او اقوی از کلّ بیانست بشهادة اللّه و شهادة من ظهر من قبل و بشّر النّاس بهذا النّبإ العظیم در الواح عراق و ارض سرّ و سجن اعظم دوستان الهی را آگاه نمودیم و بظهور عجل و ناعقین و طیور لیل و کتاب سجّین و الواح نار اخبار دادیم تا کل بشأنی مستقیم شوند که اهل عالم و ما عندهم قادر بر تحریف آن نفوس ثابتۀ مستقیمه نباشند باید بمثابۀ جبال مشاهده شوند نه مانند اوراق که بهر ریحی متحرّکند و باندک نسیمی منقلب کذلک علّمکم العلیم و عرّفکم العارف الخبیر و هداکم الی صراطه المستقیم جهد نمائید و بکمال عجز و ابتهال از قویّ قدیر مسئلت کنید تا شما را مؤیّد فرماید بر امری که بطراز رضا مزیّن است و همچنین موفّق دارد بر عملی که ذکر آن بدوام ملک و ملکوت در کتاب الهی باقی و پاینده ماند فرصت را از دست مدهید و وقت را ضایع مگذارید قسم بدریای علم لدنّی که آنی از این ایّام افضل است از قرون و اعصار یشهد بذلک ربّکم المختار فی هذا المقام الکریم انشآء‌اللّه بنار محبّت رحمن حجبات مانعه را بسوزانید و بنور وجهش قلوب را منوّر دارید امروز روز این کلمۀ محکمۀ مبارکه است که از قبل لسان احدیّه بآن تکلّم نموده کلّ شیء هالک الّا وجهه امروز یوم اللّه است و حقّ وحده در او ناطق لا یذکر فیه الّا هو این الأبصار الطّاهرة الحدیدة و این القلوب المنیرة الفارغة امروز روز ابصار و آذان و قلوبست از حقّ بخواهید تا این سه را مالک شوید و از حجبات مقدّس دارید چه که حجاب رقیق بل ارقّ بصر را از مشاهده و آذان را از اصغا و قلب را از تفقّه منع نماید باین کلمۀ علیا که از قبل از قلم اعلی نازل شده نظر نمائید

ای پسران دانش چشم سر را پلک بآن نازکی از دیدن جهان و آنچه در اوست بی‌بهره نماید دیگر پردۀ آز اگر بر چشم دل فرود آید چه خواهد نمود

ای دوستان امروز باب آسمان بمفتاح اسم الهی گشوده و بحر جود امام وجوه ظاهر و موّاج و آفتاب عنایت مشرق و لائح خود را محروم ننمائید و عمر گرانمایه را بقول این و آن تمام مکنید کمر همّت محکم نمائید و در تربیت اهل عالم توجّه کنید دین الهی را سبب اختلاف و ضغینه و بغضا ندانید لسان عظمت میفرماید آ نچه از سماء مشیّت در این ظهور امنع اقدس نازل مقصود اتّحاد عالم و محبّت و وداد اهل آن بوده باید اهل بهاء که از رحیق معانی نوشیده‌اند بکمال روح و ریحان با اهل عالم معاشرت نمایند و ایشان را متذکّر دارند بآنچه که نفع آن بکل راجعست اینست وصیّت مظلوم اولیا و اصفیای خود را عالم بمحبّت خلق شده و کل بوداد و اتّحاد مأمورند باین کلمۀ مبارکه که از افق فم سلطان احدیّه اشراق نموده ناظر باشید و ذکر نمائید کنت فی قدم ذاتی و ازلیّة کینونتی عرفت حبّی فیک خلقتک و القیت علیک مثالی و اظهرت لک جمالی

ای اهل بهاء شما در اوطان و این مظلوم در سجن اعظم در حینی که در دریای احزان منغمس است هر یک از شما را بکلمات و بیاناتی ذکر مینماید که اگر حرفی از آن کلمات بر مرایای وجود ممکنات تجلّی نماید در کل کلمۀ انت المحبوب ظاهر شود بشأنی که جمیع بیابند و قرائت نمایند این فضل بی‌منتها را از دست مدهید و آنچه در سبیل الهی بر این مظلوم و شما وارد شده از آن غافل نشوید قدر خود را بدانید و مقامات خود را باسم حقّ حفظ نمائید چه که مشرکین و منکرین و خائنین بلباس توحید و اقبال و امانت ظاهر شده‌اند و بکمال جدّ و جهد در اضلال نفوس مشغولند انّ ربّکم الرّحمن یقول الحقّ و یخبرکم بالفضل و یهدیکم صراطه المستقیم سبل ناس را بگذارید و راههای غافلین را معدوم شمارید و بگوئید انّه لا یمشی فی طرقکم و لا یعمل ما عندکم قد ظهر و اظهر صراطه المستقیم و عرّف الکلّ منهجه القویم طوبی لنفس سرعت الی بحر رحمة ربّها و لأذن سمعت صریر قلمه الأعلی و لعین رأت آیاته الکبری و للسان نطق بثنائه الجمیل قل ان ارحموا علی انفسکم و لا تتّبعوا الّذین کفروا باللّه و آیاته و انکروا حجّته و برهانه و قاموا علی الاعراض بظلم مبین انّه فی السّجن الأعظم دعا الملوک و المملوک الی الاسم الأعظم الّذی کان مکنوناً فی علم اللّه و مذکوراً فی صحف المرسلین

ای دوستان ذکر جمیع در کتب الهی بوده و خواهد بود و اگر بعضی از اولیای حقّ بلوح علیحده فائز نشوند بیقین مبین بدانند که اسمشان و توجّهشان و اقبالشان علی مراتبهم از قلم اعلی در کتاب مذکور و مسطور است از حقّ تأیید بخواهید تا بامری که سبب و علّت ذکر پاینده باشد فائز گردید انّه یری و یسمع و هو العلیم الخبیر دنیا را شأنی نبوده و نیست عنقریب من علی الأرض بقبور راجع شوند فوالّذی انطق کلّ شیء بثنآء نفسه که این دنیا و آنچه در او مشهود است نزد صاحب بصر بیک کلمه از کلمات الهی معادله نمینماید چه که او زائل و فانی بوده و خواهد بود و این بدوام اسماء و صفات دائم و باقی خواهد ماند هیچ عاقلی بملاحظۀ یوم او یومین نعمت باقیۀ الهیّه را از دست نمیدهد براستی میگویم جان لم‌یزل و لا‌یزال آهنگ گلشن مکاشفه و لقا داشته و دارد ولکن اوهام و آمال لاتغنی او را از ملکوت قرب منع نموده باید بنار ایقان و نور ایمان حجبات را بسوزانید و قلوب و افئده را منوّر دارید جهد نمائید تا از کوثر ایقان که از یمین عرش الهی جاریست بنوشید هر نفسی بآن فائز شد او از اهل بقا در صحیفۀ حمرا مذکور است الحمد للّه عنایت حقّ و الطافش مقبلین را بصراط مستقیم راه نموده و بعطیّۀ کبری و موهبت عظمی فائز فرموده قدر مقام خود را بدانید و در کلّ احوال آگاه باشید چه که گمراهان در کمین هادیان بوده و خواهند بود انّ ربّکم الرّحمن لهو العلیم الحکیم آیا در ارض طالب صادقی مشاهده شد که از فیض فیّاض محروم شود یا قاصدی دیده شد که بصدق تمام مقصد اقصی را اراده نماید و از او ممنوع گردد لا ونفسه الحقّ و اگر بعضی از موحّدین و مقرّبین و مخلصین بر حسب ظاهر امری را طلب نمودند و بآن فائز نشدند این نظر بحکمتهای بالغۀ الهی بوده باید محزون نباشند چه که از برای هر امری میقاتی مقرّر و مقدّر است اذا جآء الحین یظهر بالحقّ من لدی اللّه ربّ العالمین افرحوا یا اولیآء اللّه و اصفیائه بما یذکرکم قلمی الأعلی فی هذا اللّیل الّذی فیه ینطق لسان العظمة انّه لا اله الّا هو المؤیّد النّاصح الفرد العزیز الحمید طوبی لمن فاز بالاستقامة الکبری انّه من اهل الفردوس الأعلی فی کتاب اللّه مالک الأسمآء و فاطر السّمآء الّذی ظهر بالحقّ بسلطان مبین ایّاکم ان تمنعکم حجبات الأسمآء عن سلطانها و منزلها و مبدعها تمسّکوا بحبل عنایة ربّکم الرّحمن و تشبثّوا بذیله المنیر من عمل ما امر به یصلّینّ علیه الملأ الأعلی و اهل جنّة العلیا و الّذین سکنوا فی قباب العظمة امراً من اللّه العزیز الحمید کذلک ذکرکم المظلوم اذ کان فی السّجن الغافلین و علّمکم ما یقرّبکم فی کلّ الأحوال الی اللّه المقتدر المهیمن العزیز الفرید انّا نوصی الکلّ بالحکمة و البیان فی امر ربّهم الرّحمن کما وصّیناهم من قبل انّه لهو النّاصح الأمین تلک کلمة انزلناها فی الواح شتّی ینبغی لکلّ من آمن باللّه فی هذا الظّهور ان یتمسّک بها و یکون من الرّاسخین و نهینا الکلّ عن کلّ ما لا یحبّه اللّه و امرناهم بما تفرح به افئدة الأمم انّه لهو المشفق الکریم عاشروا یا احبّائی بالرّوح و الرّیحان کلّ الأدیان ایّاکم ان تجعلوا کلمة اللّه علّةً لاختلافکم او سبباً لاظهار البغضآء بینکم قل اتّقوا اللّه یا ملأ الأرض و لا تکونوا من الغافلین انّه یأمرکم بما تجدون منهم عرف الرّوح لو کنتم من العارفین البهآء علیکم و علی من معکم و یحبّکم و یخدمکم و یسمع منکم ما رقم من القلم الأعلی فی هذا الأمر المبرم الظّاهر المبین