کتابخانه

ستایش پاک یزدان را سزا است که بخودی خود زنده و پاینده بود

فهرست مطالب

بنام یکتا خداوند بی‌همتا

ستایش پاک یزدان را سزا است که بخودی خود زنده و پاینده بود هر نابودی از بود او پدیدار شده و هر نیستی از هستی او نمودار گشته ای رستم انشآء اللّه بعنایت رحمن مرد میدان باشید تا از این زمزمۀ ایزدی افسردگانرا برافروزی و مردگان را زنده و پژمردگان را تازه نمائی اگر باین نار که نور است پی‌بری بگفتار آئی و خود را دارای کردار بینی ای رستم امروز نمودار کرم ذرّه را آفتاب کند و پرتو تجلّی انوار اسم اعظم قطره را دریا نماید بگو ای دستوران باسم من عزیزید و از من در گریز شما دستوران دیوانید اگر دستوران یزدان بودید با او بودید و او را میشناختید ای رستم بحر کرم یزدانی آشکار و آفتاب بخشش رحمانی نمودار صاحب چشم آنکه دید و صاحب گوش آنکه شنید بگو ای کوران جهان‌پناه آمده روز بینائی است بینای آگاه آمده هنگام جان‌بازی است در این روز بخشش کوشش نمائید تا در دفتر نیکوکاران مذکور آئید جز حضرت رحمن احدی بر آمرزش گمراهان و گناه‌کاران قادر نبوده و نیست کسیکه هستی نیافته چگونه هستی بخشد و صاحب خطا چگونه از خطا درگذرد بگو ای دستوران محبوب عالمیان در زندان شما را بیزدان میخواند از او بپذیرید و بلایای بی‌پایان را از برای خلاصی شما قبول نموده از او مگریزید از دشمن دوست‌نما بگذرید و بدوست یکتا دل بندید بگو ای مردمان برضای دوست راضی شوید چه که آنچه را او برگزید او است پسندیده بگو ای دستوران کردار احدی امروز مقبول نه مگر نفسیکه از مردمان و آنچه نزد ایشان است گذشته و بسمت یزدان توجّه نموده امروز روز راست‌گویان است که از خلق گذشته‌اند و بحقّ پیوسته‌اند و از ظلمت دوری جسته بروشنائی نزدیک شده‌اند ای رستم گفتار پرورگار را بشنو و بمردمان برسان