منتخباتی از آثار حضرت بهاءاللّه
هل عرفتم لم خلقناکم من تراب واحد لئلّا یفتخر احد علی احد و تفکّروا فی کلّ حین فی خلق انفسکم ینبغی کما خلقناکم من شیء واحد ان تکونوا کنفس واحدة بحیث تمشون علی رجل واحدة و تأکلون من فم واحد و تسکنون فی ارض واحدة حتّی تظهر من کینوناتکم و اعمالکم و افعالکم آیات التّوحید و جواهر التّجرید هذا نصحی علیکم یا ملأ الأنوار فانتصحوا منه لتجدوا ثمرات القدس من شجر عزّ منیع
تعالی تعالی من رفع الفرق و وضع الاتّفاق تباهی تباهی من اخذ الاختلاف و حکم بالاثبات و الایتلاف للّه الحمد قلم اعلی فرق مابین عباد و اماء را از میان برداشت و کل را در صقع واحد بعنایت کامله و رحمت منبسطه مقرّ و مقام عطا فرمود ظهر ظنون را بسیف بیان قطع نمود و خطرات اوهام را بقدرت غالبۀ قویّه محو فرمود
سمع المظلوم ندائک و ما نطق به لسان قلبک و ظاهرک فی ثنآء مولاک لعمر اللّه لا یعادل بثنائه الیوم ما عند القوم و خزائن الأرض و ما عند الأمرآء و الملوک یشهد بذلک مالک الملکوت فی هذا الحین المبین و سمعنا حنینک و انینک اجبناک بلوح ینادی بین الأرض و السّمآء و یذکرک بما یبقی به ما ظهر منک فی حبّه و خدمته و ذکره و ثنائه و جعل کلّ ما خرج من فمک امانة لک عنده انّه هو الفضّال الکریم لو تسمعین ما نزّل لک فی هذا الحین من قلمی الأعلی حقّ الاستماع لتطیرین بأجنحة الاشتیاق فی هوآء محبّة مالک یوم المیثاق و تقولین فی ایّام حیاتک لک الحمد یا مقصود العالم و لک الثّنآء یا محبوب العارفین کلّ الوجود لعنایتک الفدآء و ما کان و ما یکون لکلمتک الفدآء یا ایّها المظلوم بین الأعدآء و یا من فی قبضتک زمام من فی السّموات و الأرضین...
امروز ید عنایت فرق را از میان برداشته عباد و اماء در صقع واحد مشهود طوبی از برای عبدی که به ما امره اللّه فائز گشت و همچنین از برای ورقهئی که به اریاح اراده حرکت نمود این عنایت بزرگست و این مقام کبیر فضل و عطایش در هر حین ظاهر و باهر من یقدر ان یشکره علی عطایاه المتواترة و عنایاته المتوالیة
لعمری اسماء اماء قانتات در صحیفۀ حمرا از قلم اعلی مرقوم و مسطور ایشان از رجال مقدّمند عنداللّه چه بسیار از ابطال و فوارس مضمار که از حقّ محروم و از عرفانش بینصیبند و شما به آن فائز و مرزوق
قد شهد لک القلم الأعلی باقبالک و حبّک و توجّهک الی وجه القدم اذ اعرض عنه العالم الّا من شآء اللّه العلیّ العظیم...
طوبی از برای تو که به طراز محبّت الهی مزیّن گشتی و به ذکر و ثنایش فائز جمیع فضل در قبضۀ قدرت حقّ جلّ جلاله است به هر نفس اراده نماید عطا میفرماید چه مقدار از رجال که خود را صاحبان اسرار و از علمای اعلام میشمردند و چون اندک امتحان به میان آمد به اعراض و اعتراض قیام نمودند به شأنی که اهل ملأ اعلی به نوحه و ندبه مشغول و تو از فضل الهی و عنایت لایتناهی به عرفان سرّ مکنون و کنز مخزون فائز شدی این مقام عظیم را به اسم حقّ جلّ جلاله حفظ نما و از عیون خائنین مستور دار البهآء المشرق من افق ملکوتی علیک و علی کلّ امة فازت بأنوار عرشی العظیم
چه بسیار از رجال که در قرون و اعصار منتظر ظهور بودند و چون نور از افق عالم اشراق نمود کل معرض مگر معدودی هر یک از اماء به عرفان مالک اسماء فائز او از رجال در کتاب مذکور و از قلم اعلی مسطور حمد کن محبوب عالم را که ترا تأیید فرمود بر عرفان مطلع آیات و مظهر بیّنات این فضل عظیمست و این عنایت بزرگ به اسم حقّ حفظش نما...
منتخباتی از آثار و خطابات حضرت عبدالبهاء
شکر کن خدا را در میان آن قوم اوّل مؤمنی و به نشر نفحات پرداختی و به هدایت دیگران برخاستی از فضل و عنایت جمال ابهی امیدوارم که رویت روشن و خویت دلپسند و بویت معطّر گردد به دیده بینا و به گوش شنوا و به زبان گویا و به دل مملو از بشارت کبری و به جان مستبشر به نفحات اللّه گردی و در میان آن قوم به تربیت نفوس پردازی و ممتلی از نور گردی مردمک دیده هرچند لون سیاه دارد ولی معدن نور است تو نیز چنان شوی خوی باید نورانی باشد نه روی باری پس در نهایت ایقان و اطمینان ربّ اجعلنی نوراً باهراً و سراجاً وهّاجاً و نجماً بازغاً حتّی انوّر القلوب بضیآء ساطع من ملکوتک الأبهی بفرما...
تأسیس محفل اماء به جهت ترویج معارف بسیار موافق امّا باید حصر در مذاکرۀ معارف باشد زیرا باید نوعی نمود که اختلاف روز به روز زائل شود نه اینکه منتهی به آن شود که در میان رجال و نساء معاذاللّه به مجادله انجامد مثل مسئلۀ حجاب بیحکمت سلوک ننمایید حضرات نساء باید الیوم به امری تشبّث نمایند که سبب عزّت ابدیّۀ عالم نساء گردد عالم نساء روشن شود و آن محافل درس تبلیغ است و مجالس ترتیل آیات و تضرّع به ملکوت ربّ البیّنات و تنظیم تحصیل بنات ملاحظه نمایید که جناب طاهره چگونه به تبلیغ میپرداخت و از هر فکری آزاد بود این بود که جلوه داشت
حال عالم نساء باید عالم روحانی باشد نه سیاسی تا جلوه نماید والّا نساء جمیع ملل در سیاسی غرقند چه فایده و ثمر تا توانید به روحانیّات بپردازید تا سبب اعلاء کلمة اللّه و نشر نفحات اللّه شوید روش شما باید سبب ائتلاف گردد و رضایت عموم باشد...
من در سعی و کوششم که عالم نساء را به عون و عنایت جمال مبارک چنان ترقّی دهم که کل حیران مانند یعنی در روحانیّت و فضایل و کمالات انسانیّت و معرفت ممالک امریکا که مهد حرّیّت نساء است هنوز نساء انجمن سیاسی ندارند زیرا به هم درمیافتند هنوز در مجلس امّت عضوی ندارند و همچنین جمال مبارک خطاب میفرمایند یا رجال بیت العدل حال شما باید قدری سکون و قرار داشته باشید تا کار به حکمت پیش رود والّا چنان مغشوش و درهم شود که خود شما بگذارید و فرار نمایید این طفل یک شبه ره صدساله میرود باری حال شما به روحانیّت صرفه پردازید و با رجال اختلاف ننمایید عبدالبهاء جمیع امور را به حکمت ترتیب میدهد مطمئن باشید عاقبت خود شما خواهید گفت ما هذه الحکمة العظمی من از خود شما میخواهم که این اختلاف بین رجال و نساء را محو نمایید...
هیچ نفسی به سعی خود کاری از پیش نبرد عبدالبهاء باید راضی باشد و امداد نماید
زنان شرق در زمان سابق بسیار ذلیل بودند زیرا عقاید مردمان چنان بود که زن باید قرائت و کتابت نداند از مجموعۀ عالم خبر نداشته باشد زنها محض پرستاری اطفال و خدمات خانهاند خلقت زن تربیت تحصیل علوم نیست اگر چنانچه تحصیل علوم کنند تحصیل فضایل عالم انسانی نمایند این مخالف عصمت و عفّت است آنها را در خانهها حبس میداشتند ابداً راهی به خارج نداشتند فیالحقیقه حبس بودند حضرت بهآءاللّه جمیع این اوهام را خرق فرمود گفت بین رجال و نساء تساوی حقوق است و فرمود جمیع نساء را تربیت کنند ابداً تفاوتی نداشته باشند زیرا رجال و نساء در جمیع حقوق مساویند پیش خدا مردی و زنی نیست هر کس فکرش بهتر تربیتش بیشتر اعمال خیریّهاش برتر در درگاه الهی مقرّبتر است در نزد خدا مرد یا زن سفید یا سیاه احمر یا اصفر همه یکی هستند
تأخّر جنس زن تا به حال به جهت این بوده که مثل مردان تربیت نمیشدند اگر نسوان مانند مردان تربیت میشدند شبههئی نیست که نظیر رجال میگشتند چون کمالات رجال را اکتساب نمایند البتّه به درجۀ مساوات رسند و ممکن نیست که سعادت عالم انسانی کامل گردد مگر به مساوات کاملۀ زنان و مردان
نساء و رجال در دور بهاءاللّه عنان با عنان میروند در هیچ موردی نساء عقب نمیمانند حقوقشان با رجال متساوی است در جمیع شعبههای ادارۀ هیئت اجتماعیّه داخل خواهند شد به درجهئی خواهند رسید که به نهایت مرتبۀ عالم انسانی در جمیع امور صعود خواهند نمود مطمئن باشید نظر به حال حاضره ننمایید در آینده عالم نساء تابنده و رخشنده گردد زیرا ارادۀ حضرت بهاءاللّه چنین قرار گرفته است و در انتخابات حقّ رأی از حقوق ثابتۀ نساء است و دخول نساء در جمیع دوایر امر مبرم محتوم نفسی حائل و مانع نتواند شد
امّا در بعضی موارد که سزاوار نساء نیست مثلاً در مقام دفاع از هیئت اجتماعیّه از هجوم اعدا نساء مکلّف به مدافعۀ حربی نیستند شاید یک وقتی اقوام همجیّۀ وحشیّه بر هیئت اجتماعیّه هجوم نمایند تا جمیع را به قتل رسانند در چنین موردی دفاع لازم است ولی رجال مکلّفند نه نساء زیرا قلب نساء رقیق است ولو دفاع باشد تحمّل جنگ ندارند در این مورد نساء معافاند
امّا در مسئلۀ بیت العدل در کتاب اقدس خطاب به رجال است میفرماید یا رجال بیت العدل ولکن در انتخاب و رأی حقوق نساء مسلّم است وقتی که نساء به منتها درجۀ ترقّی برسند آن وقت به اقتضای زمان و مکان و استعداد عظیم نساء عالم نسوان امتیازات فوقالعاده پیدا خواهد نمود از این جهات شما مطمئن باشید حضرت بهاءاللّه کار نساء را بسیار محکم کرده است و حقوق و امتیازات نساء از اعظم مبادی عبدالبهاء است مطمئن باشید عنقریب ایّامی خواهد آمد که رجال به نساء خواهند گفت طوبی لکنّ طوبی لکنّ فیالحقیقه سزاوار هر بخششی هستید فیالحقیقه لایق آنید که تاج عزّت ابدی بر سر نهید زیرا در فضایل و کمالات با رجال همعنان شدهاید و از جهت رقّت قلب و کثرت رحم و مروّت ممتازید