احبّای الهی علیهم بهآء اللّه الأبهی
قد خلقت یا الهی حقیقة الانسان و انشأت یا محبوبی ذاتیّة الأکوان لظهور آثار الرّحمة و الاحسان و سطوع انوار الفضل و الألطاف و ابدعت الوجود بظهور سرّ السّجود و تجلّی الأسرار فی حیّز الشّهود ولکنّ الّذین عموا و صمّوا و خاضوا فی غمار النّفس و الهوی و استفزّهم البغی و الفحشآء ترکوا سبیل الهدی و سلکوا فی طریق الغیّ و الشّحنآء و قاموا علی الضّلالة و البغضآء و ایقظوا فتنة عمیآء و اوقدوا نار الفساد فی سائر البلاد و خالفوا الرّشاد و اضلّوا العباد فتزلزلت الأرض و ارتعدت الجبال و ظنّوا بأنّهم یحوزون المنی و یفوزون بالنّدی و یتدرّجون فی معارج العلی و ینالون العزّة الکبری بین الوری فبئس ما کانوا یظنّون و ویل لهم بما کانوا یکتسبون و هذا المسجون یا الهی نصحهم فی جمیع الأوراق المشحون بوصایا فی الزّبر و الألواح من الحیّ القیّوم و لم یکترثوا یا الهی بالنّصح بل زادوا علوّاً و استکبارا و تعدّوا حدّهم سرّاً و جهارا و اوقدوا نیران الطّغیان ظلماً و بهتانا و طغوا و بغوا فاختلّ الأمور یا الهی فی الحدود و الثّغور و شاع و ذاع الظّلم و الفجور و استولی الظّلام الدّیجور و انقطعت الطّرق و السّبل و طالت الأیدی و اضطرب کلّ عبد شکور الی ان اخذت بنقمتک اهل الغرور اخذ عزیز مقتدر مهیمن غیور و انتقمت منهم بما لم یسمعوا وصایاک و عصوا الرّسول و لک الحمد یا الهی بما حفظت عبادک عن الفتن و العصیان و وقیتهم من الفساد و الطّغیان و وفّقتهم علی اطاعة السّلطان و ایّدتهم بالفضل و الاحسان فمشوا فی سبیل الطّاعة و الانقیاد و سلکوا فی طریق الرّشاد و تجنّبوا اهل الفساد و اطاعوا حکمک القاطع بالسّلوک علی الطّریقة المثلی و اتّباع الشّریعة السّمحة البیضآء انّک انت المؤیّد الموفّق العزیز الکریم لا اله الّا انت البرّ الرّؤف الرّحیم
ای یاران روحانی عبدالبهآء دو سال پیش هنگامیکه فزع عظیم بلند شد و صوت ضوضا و غوغا بفلک اثیر رسید و حضرات علما با طنطنه و دبدبه و عزّت و حشمت بی‌منتهی در نهایت احترام بهمراهی و مهمانداری صدر اعظم از قم به طهران آمدند و سه شبانه‌روز چراغان شد اعضاء محفل روحانی با بعضی از یاران دیگر فریاد و فغان و شکایت از نفوذ و اقتدار این نفوس فرمودند که در پیش بیکدرجه مخذول بودند با وجود این یارانرا نه راحتی و نه امانی و نه سکونی و نه قراری حال با این نفوذ عظیم معلوم است چه خواهند کرد در جواب نامه‌ئی مفصّل بمحفل روحانی مرقوم گردید و همچنین ببعضی از یاران و الآن آن نامه در محفل روحانی موجود مراجعت نمائید وقایع این ایّام بتمامه مذکور و ابداً نفسی تصوّر آن نمینمود بلکه بسیاری از نفوس در امتحان شدید افتادند و آنچه سزاوار نه بخاطر میگذراندند حتّی در سنۀ ماضیه مکتوبی بجناب ناظم در بارفروش مرقوم گردید و صورت آن نیز ارسال میگردد تا ملاحظه نمائید و کلّ یقین نمایند که این قلم مؤیّد و ملهم است
باری احبّای الهی باید نهایت اطاعت و انقیاد را بحکومت بموجب نصوص الهی مجری دارند و بقدر شعر و شعیره از رضای اعلیحضرت تاجداری تجاوز ننمایند نصّ قاطع است که احبّا باید خیرخواه و صادق و مطیع و منقاد حکومت باشند دیگر نفسی تأویلی ننماید و اجتهادی نفرماید و قیدی در میان نیاورد و هذا مقام المقرّبین از قرار معلوم کتاب اقدس بدون اجازۀ حکومت طبع شده و این منافی نصّ قاطع الهیست و البتّه مرتکب آن باید توبه نماید و استغفار کند و اگر کتابی بدون اذن و اجازۀ حکومت طبع شود جائز نیست که هیچکس از احبّاء الهی آنرا ابتیاع نماید علی‌الخصوص محفل روحانی در آنشهر موجود و باید کلّ بدون شور آنمحفل در هیچ امری اقدام ننمایند و البتّه باید اوامر محفل روحانی را بجان و دل بپذیرند و اطاعت کنند تا امور انتظام یابد و ترتیبی حاصل کند والّا هر نفسی بهوای خویش حرکتی کند و پروازی نماید و ضرری برساند ای یاران شکر کنید خدا را که الحمد للّه موفّق بر اطاعت شدید و مؤیّد بالطاف حضرت احدیّت گشتید از اهل فساد اجتناب نمودید و از انجمنها ابتعاد جستید بین جمهور که بسفارت انگلیس پناه بردند یک نفر از شما موجود نبود و در عربده و هیجان یک نفس از شما مداخله نکرد با جمیع احزاب باخلاق الهی معامله نمودید و باطوار ربّانی معاشرت کردید نفسی را نیازردید و کلمۀ سوء بر زبان نراندید خیرخواه عالمید و صادق با جمیع خلق و بیزار از فساد و مطیع حکومت و جانفشان در خیر نوع انسان زیرا راستی و دوستی و آشتی و حقّ‌پرستی با کلّ خواهید و از بغض و عداوت و فساد و جنگ و جدال و نزاع در کنارید و علیکم البهآء الأبهی ع ع