نطق مبارک جمعه ٢ ذیحجّه در منزل مبارک پاریس
میگویند یک ترن در رود سن افتاده بیست و پنج نفر غرق شده و امروز در پارلمان فرنسا از وقوع این قضیّه بحثی مفصّل خواهد شد وزیر راهآهن را در تحت محاکمه آورند یک جدال عظیمی خواهد شد هیجان شدید است بسیار بسیار تعجّب کردم که بجهت بیست و پنج نفر که در رودخانه افتاده غرق شدهاند چنین هیجان غریبی در پارلمان ظاهر شده امّا از برای طرابلس که روزی هزاران کشته میشوند ابداً حرفی نمیزنند البتّه تا حال پنجهزار نفر کشته شدهاند ابداً بخاطر پارلمان نمیآید که آنها بشرند مثل این است که آنها حجرند
سبب چه چیز است که پارلمان از برای بیست و پنج نفر اینطور هیجان میکند و از برای ۶٠٠٠هزار نفر ابداً حرف نمیزند حال آنکه آنها بشرند و اینها بشر همه از نسل آدمند جهت اینست که آنها جنس فرنسا نیستند و چون فرنسا نیستند اگر پارچهپارچه شوند اهمّیّتی ندارد ببینید چه قدر بیانصافی است چه قدر بیاحساسی است چه قدر نادانی است و حال آنکه آن بیچارهها که در طرابلسند پدر دارند مادر دارند پسر دارند دختر دارند عیال دارند آنها را شرحهشرحه نمایند آیا چه تقصیر دارند در جریده خواندم حتّی در ایطالیا از مردم فریاد و فغان بلند است از عربها گذشته نساء ایطالیا بفریاد و فغان آمدهاند دیدۀ مادران اشکبار است و دلهای پدران غرق خون است و گریه و زاری اطفال بعنان آسمان میرسد
ببینید بشر چه قدر خونخوار است ببینید انسان چه قدر غدّار است چه قدر از خدا غافل است
حالا اگر بعوض تیغ و شمشیر و گلوله و تفنگ و توپ بالفت و محبّت و عیش و عشرت و جشن و مسرّت پردازند و در بزم کامیابی سرمست بادۀ شادمانی گردند و با یکدیگر دست در آغوش همدم و همآواز سروش شوند بهتر نیست اگر اینها مانند طیور شکور با همدیگر پرواز کنند بهتر است یا مانند گرگان خونخوار در هم آویزند و ستیزند و خون یکدیگر ریزند
چرا انسان اینقدر غافل است زیرا خدانشناس است اگر خدا را میشناختند البتّه هر یک دیگری را مینواخت
اگر احساسات روحانیّه داشتند علم صلح اکبر میافراشتند اگر وصایای انبیا میشنیدند البتّه انصاف داشتند
لهذا دعا کنید تضرّع و زاری کنید که خدا هدایت کند رحم بدهد عقل بدهد احساسات روحانی بدهد بلکه این بیچارگان بشر راحت شوند
انسان دانا شب و روز بحال بشر بگرید فریاد و فغان برآرد که بلکه خفتگان بیدار شوند کوران بینا گردند مردگان زنده شوند ظالمان انصاف دهند