کتابخانه

ای بندگان آستان مقدّس نامۀ مفصّل شما که بتاریخ ١۴ کانون ثانی ١٩٢٠ بود رسید

فهرست مطالب

۹١

عشق‌آباد

اعضای محترمۀ کمیتۀ مشرق‌الأذکار

جناب عبدالوهّاب ابن شهید جناب احمد آقا حسین‌اف جناب علی علی‌اصغراف جناب ضیآءاللّه علی‌اصغرزاده جناب استاد محمّد رضای بنّا جناب حسینعلی علی‌اف جناب میرزا احمد نبیل‌زاده جناب اسداللّه باقراف جناب استاد عبدالکریم باقراف جناب میر علی اصغر اسکوئی جناب آقا نصراللّه باقراف علیهم بهآء اللّه الأبهی

ای بندگان آستان مقدّس نامۀ مفصّل شما که بتاریخ ١۴ کانون ثانی ١٩٢٠ بود رسید از مضمون نهایت سرور حصول یافت زیرا دلالت بر آن می‌نمود که امور مشرق‌الأذکار بنهایت همّت تمشیت می‌شود امیدم چنانست که نوایای صادقۀ احبّای الهی بظاهر ظاهر مجسّم گردد و جزئیّات امور مشرق‌الأذکار نیز انجام پذیرد و همچنین نقشۀ صالون عظیم مشاهده گشت آن نیز بعون و عنایت جمال مبارک یقین است که عنقریب اکمال خواهد گشت فی‌الحقیقه این صالون مفرّح قلوبست و جالب دقّت نفوس

و امّا وفات انجنار ولکوف مهندس باوفای مشرق‌الأذکار فی‌الحقیقه این مهندس باوفا در خدمت مشرق‌الأذکار بنهایت صدق و صفا کوشید از یک طرف مشغول باین بنای عظیم بود و از طرف دیگر قصر مشید از برای خویش بنیاد می‌نهاد که کنگره‌اش بعنان ملکوت می‌رسد فنعم اجر العاملین فی‌الحقیقه درین جهان فانی سراجی روشن کرد که در زجاج ملکوت می‌درخشد عبدالبهآء بدل و جان در تشییع آن جسد پاک حاضر بود و مناجات می‌نمود که این نفس نفیس در ملکوت تقدیس در قصر مشید که بسبب خدمت به مشرق‌الأذکار انشاء نمود استقرار یابد فی‌الحقیقه احبّای الهی در حقّ او نهایت وفاداری مجرا نمودند اینست سزاوار بندگان الهی اینست لایق مشتعلین بنار موقدۀ ربّانی

الهی الهی هذا عبد قام بکلّ قوّة فی بنآء اوّل مشرق للأذکار الّذی تأسّس فی الدّیار و اوّل هیکل انشأ باسمک و شاع و ذاع ذکره فی الأقطار ربّ انّ هذا الولیّ الحمیم الصّادق الأمین خدم هذا البنیان العظیم لیلاً و نهارا و سعی و بذل الهمّة الوفیّة عشیّاً و ابکارا بقلب طافح بالوفآء و صدر رهین الولآء و لم‌ یأل جهداً فی تحسین هذا البنآء الشّاهق و تحکیم اساسه الثّابت الرّاسخ و تزئین ارکانه و تثبیت بنیانه ربّ انّه قضی نحبه و انتهی ایّامه و انکشف ظلام آلامه و قصد ملکوتک العظیم و فنآء بابک الرّحیب بفؤاد طافح بالرّجآء و صدر منشرح آملاً بالعطآء و وفد علیک بقلب سلیم و لیس له زاد الّا التّوکّل علیک ربّ ربّ عامله بفضلک البدیع و خلقک الجمیل و عفوک الجلیل حتّی یروی من المنهل العذب الفرات و یستبشر بمغفرتک الّتی هی من الآیات الباهرات و خض به فی عین رحمتک الّتی هی بارد و شراب و نوّر وجهه فی اعلی المقام المقدّس عن شوائب الآثام انّک انت العزیز الغفور الرّحمن

ای یاران عبدالبهآء تمنّای حضور ازین عبد آستان جمال ابهی نموده بودید من نیز در نهایت اشتیاقم آرزوی مشاهدۀ روی یاران می‌نمایم و تشنۀ ملاقات دوستانم ولی باید جمیع در نهایت محبّت و الفت و اتّحاد باشند تا وحدت و یگانگی احبّای عشق‌آباد در جمیع آفاق شیوع یابد و جمیع بدانند که این اتّحاد و یگانگی چون مغناطیس عبدالبهآء را بمدینۀ عشق جذب نمود و این سررشته از برای مدائن دیگر گردد و علیکم البهآء الأبهی

١١ شعبان ١٣٣٨