کتابخانه

ای بندۀ بهاء الحمد للّه که بصبح هدی حضرت نقطۀ اولی ربّی الأعلی روحی له الفدآء مؤمن و موقن شدی

فهرست مطالب

هواللّه

زائر عتبۀ مقدّسۀ نورانیّه جناب استاد اسمعیل نجّار علیه بهآء اللّه

هواللّه

ای بندۀ بهاء الحمد للّه که بصبح هدی حضرت نقطۀ اولی ربّی الأعلی روحی له الفدآء مؤمن و موقن شدی و بشمس حقیقت اسم اعظم جمال ابهی روحی لأحبّائه الفدآء مقبل گشتی و بر میثاق الهی و پیمان رحمانی ثابت و راسخ ماندی تا آنکه بیابان بی‌پایان پیمودی و بآستان حضرت رحمن مشرّف گشتی و جبین بر آن خاک مشکین سودی و بآمال مقرّبین مؤیّد و موفّق گشتی حال نیز در نهایت انقطاع و بشعلۀ نار انجذاب به عشق‌آباد بشتاب و یاران الهی را تحیّت مشتاقانۀ عبدالبهآء برسان و روی هر یک را ببوس و شدّت حبّ این عبد را بجمیع بیان نما و بالنّیابه از عبدالبهآء در بنای مشرق‌الأذکار خاک بکش و گِل بردار و سنگ ببر تا انجذاب آن خدمت سبب روح و ریحان مرکز عبودیّت گردد آن مشرق‌الأذکار اوّل تأسیس پروردگار واضح و آشکار است لهذا این عبد امیدوار است که اخیار و ابرار هر یک جانفشانی نمایند و فرح و شادمانی کنند و خاک‌کشی را کامرانی شمرند تا این بنیان رحمن بلند گردد و آئین یزدانی منتشر شود و در جمیع اطراف و اکناف نیز بکمال همّت بر این امر عظیم قیام نمایند اگر عبدالبهآء مسجون نبود و موانع در میان نه البتّه بنفسه به عشق‌آباد میشتافت و در بنای مشرق‌الأذکار حمل تراب میکرد و بی‌نهایت مسرور و شادمان میشد حال یاران باید باین نیّت قیام نمایند و نعم البدل گردند تا بمدّتی قلیله این بنیان نمایان گردد و احبّا بذکر جمال ابهی مشغول شوند و آهنگ مشرق‌الأذکار در سحرگاه بملأ اعلی رسد و گلبانگ بلبلان الهی اهل ملکوت ابهی را بوجد و طرب آرد دلها خوش شود و جانها بشارت یابد و قلبها روشن گردد اینست آمال مخلصین و اینست منتها آرزوی مقرّبین و علیک التّحیّة و الثّنآء ع ع