کتابخانه

کتاب اقدس

فهرست مطالب

رسالۀ ”سؤال و جواب“

۱-

۱ سؤال: از عيد اعظم.

جواب: اوّل عيد عصر ١٣ ماه دوم از اشهر بيان است. يوم اوّل و تاسع و دوازدهم عيد اشتغال بامور حرام است.

۲-

۲ سؤال: از عيد مولود.

جواب: مولود اقدس ابهی اوّل فجر يوم دوم محرّم است و يوم اوّل مولود مبشّر است و اين دو يك يوم محسوب شده عنداللّه.

۳-

۳ سؤال: از آيتين.

جواب: ”للرّجال انّا كلّ للّه راضون“. ”للنّسآء انّا كلّ للّه راضيات“.

۴-

۴ سؤال: اگر نفسی سفر كند و ميقات رجوع يعنی مدّت سفر را معيّن ننمايد و مفقود الخبر و الأثر شود تكليف ضلع چيست.

جواب: اگر امر كتاب اقدس را شنيده و ترك نموده ضلع يكسال تمام تربّص نمايد و بعد اختيار با او است در معروف يا اتّخاذ زوج و اگر شخص امر كتاب را نشنيده ضلع صبر نمايد تا امر زوج او را خداوند ظاهر فرمايد و مقصد از معروف در اينمقام اصطبار است.

۵-

۵ سؤال: از آيۀ مباركۀ ”انّا لمّا سمعنا ضجيج الذّرّيّات فی الأصلاب زدنا ضعف ما لهم و نقصنا من الأخری“.

جواب: مواريث در كتاب الهی ٢۵٢٠ سهم شده كه جامع كسور تسعه باشد و اين عدد هفت قسمت ميشود هر قسمتی بصنفی از ورّاث ميرسد چنانچه در كتاب مذكور است از جمله كتاب طاء نه شصت كه عدد مقت ميشود مخصوص ذرّيّه مشخّص شده و معنی قوله تعالی ”زدنا ضعف ما لهم“ يك مثل آن بر آن افزودند عدد دو طاء ميشود و آنچه زياد شد از سایرين كم ميشود مثلاً نازل شده ”و للأزواج من كتاب الحآء علی عدد التّآء و الفآء“ يعنی هشت شصت كه عدد تاء و فاء ميشود از برای ازواج مقدّر شده حال شصت و نصف شصت كه عدد ٩٠ ميشود از ازواج كم شده و بر ذرّيّه افزوده و همچنين الی الآخر كه عدد آنچه كم شد ٩ شصت ميشود كه بر ٩ شصت اوّل افزوده شده.

۶-

۶ سؤال: از ميراث اخ يعنی اگر برادر از طرف مادر و پدر هر دو باشد وارثست يا از يكطرف هم که باشد وارث است.

جواب: اگر برادر از طرف اب باشد حقّ او علی ما ذكر فی الكتاب باو ميرسد و اگر از طرف امّ باشد ثلث حقّ او به بيت العدل راجعست و دو ثلث باو و كذلک فی الأخت.

۷-

۷ سؤال: در باب ارث مقرّر شده كه اگر ذرّيّه موجود نباشد حقوق ايشان به بيت العدل راجع است هر يك از سایر طبقات هم هرگاه موجود نباشند مثل اب و امّ و يا اخ و اخت و معلّم حقوق آنها راجع به بيت العدل است و يا قسم ديگر است.

جواب: آيۀ مباركه كافی است قوله تعالی ”من مات و لم يكن له ذرّيّة ترجع حقوقهم الی بيت العدل الخ و الّذی له ذرّيّة و لم يكن ما دونها عمّا حدّد فی الكتاب يرجع الثّلثان ممّا تركه الی الذّرّيّة و الثّلث الی بيت العدل الخ“ يعنی اگر كسی بميرد و ذرّيّه نداشته باشد حقوق ذرّيّه به بيت العدل راجع است و اگر ذرّيّه باشد و سایرين از ورّاث نباشند دو ثلث از ميراث به ذرّيّه ميرسد و ثلث آخر به بيت العدل راجع اين حكم در كل و بعض هر دو جاری است يعنی هر كدام از سایر ورّاث نباشند دو ثلث به ذرّيّه راجع و ثلث به بيت عدل.

۸-

۸ سؤال: از نصاب حقوق اللّه.

جواب: نصاب حقوق اللّه ١٩ مثقال از ذهب است يعنی بعد از بلوغ نقود باين مقدار حقوق تعلّق ميگيرد و امّا سایر اموال بعد از بلوغ آن باينمقام قيمةً لا عدداً و حقوق اللّه يكمرتبه تعلّق ميگيرد مثلاً شخصی مالك شد هزار مثقال از ذهب را و حقوق آن را ادا نمود بر آن مال ديگر حقّ اللّه تعلّق نميگيرد مگر بر آنچه بتجارات و معاملات و غيرهما بر آن بيفزايد و بحدّ نصاب برسد يعنی منافع محصولۀ از آن در اين صورت به ما حكم به اللّه بايد عمل شود الّا اذا انتقل اصل المال الی يد اخری اذاً يتعلّق به الحقوق كما تعلّق اوّل مرّة در آن وقت حقوق الهی بايد اخذ شود نقطۀ اولی ميفرمايد از بهآء كلّ شیء كه مالكند بايد حقوق اللّه را ادا نمايند ولكن در اين ظهور اعظم اسباب بيت و بيت مسكون را عفو نموديم يعنی اسبابی كه ما يحتاج به است.

۹-

۹ سؤال: حقوق اللّه و ديون ميّت و تجهيز اسباب كدام مقدّم است.

جواب: تجهيز مقدّم است بعد اداء ديون بعد اخذ حقوق اللّه و اگر مال معادل ديون نباشد آنچه موجود است بمقتضای ديون قليلاً و كثيراً قسمت شود.

۱۰-

۱۰ سؤال: در كتاب اقدس نهی از حلق رأس شده و در سورۀ حجّ امر بآن.

جواب: جميع مأمورند به كتاب اقدس آنچه در آن نازل آن است حكم الهی مابين عباد و حلق رأس از قاصدين بيت عفو شده.

۱۱-

۱۱ سؤال: اگر در ايّام اصطبار اقتران واقع شود و بعد ندامت حاصل گردد آيا ايّام قبل از اقتران از ايّام اصطبار محسوبست و يا آنكه سال را از سر گيرد و آيا بعد از طلاق تربّص لازم است يا نه.

جواب: اگر در ايّام اصطبار الفت بميان آيد حكم زواج ثابت و بايد بحكم كتاب عمل شود و اگر ايّام اصطبار منتهی شود و به ما حكم به اللّه واقع گردد تربّص لازم نه و اقتران مرء بامرأه در ايّام اصطبار حرام است و اگر كسی مرتكب شود بايد استغفار كند و ١٩ مثقال ذهب به بيت العدل جزای عمل برساند.

۱۲-

۱۲ سؤال: بعد از قرائت آيتين و اعطاء مهر اگر كره واقع شود طلاق بدون اصطبار جایز است يا نه.

جواب: بعد از قرائت آيتين و اعطاء مهر قبل از قران اگر ارادۀ طلاق نمايد جایز است ايّام اصطبار لازم نه ولكن اخذ مهر از مرأه جایز نه.

۱۳-

۱۳ سؤال: معلّق بودن امر تزويج برضايت ابوين از طرف مرد و زن هر دو لازم يا از يكطرف كافی است و در باكره و غيرها یكسانست يا نه.

جواب: تزويج معلّق است برضايت پدر و مادر مرء و مرأه و در باكره و دون آن فرقی نه.

۱۴-

۱۴ سؤال: در صلوة امر بتوجّه بسمت قبله نازل در اذكار توجّه بكدام سمت بايد كرد.

جواب: در صلوة حكم قبله ثابت و در اذكار حكم ما انزله الرّحمن فی الفرقان جاری ”اينما تولّوا فثمّ وجه اللّه“.

۱۵-

۱۵ سؤال: از ذكر در مشرق الأذكار فی الأسحار.

جواب: اگرچه در كتاب الهی ذكر اسحار شده ولكن در اسحار و طلوع فجر و بعد از طلوع فجر الی طلوع آفتاب و دو ساعت هم بعد از آن لدی اللّه مقبولست.

۱۶-

۱۶ سؤال: از حمل جنائز كه ميفرمايد بقدر مسافت يك ساعت حمل شود آيا در بر و بحر هر دو اين حكم جاری است يا نه.

جواب: در بر و بحر هر دو اين حكم جاری اگرچه ساعت كشتی بخار باشد و يا ساعت سكّۀ حديد. مقصد مدّت يك ساعت است ديگر بهر نحو باشد ولكن هر چه زودتر دفن شود احبّ و اولی است.

۱۷-

۱۷ سؤال: در باب گم‌شده كه بعد از يافتن چگونه معمول شود.

جواب: اگر در شهر يافت شود يكبار منادی ندا كند و اخبار دهد اگر صاحب آن يافت شد تسليم نمايد والّا يك سنه صبر كند اگر صاحب آن يافت شد آنچه مصروف منادی نموده اخذ و مال را تسليم كند و اگر يك سنه گذشت و صاحبش معلوم نشد در آن تصرّف نمايد و اگر گم‌شده از مصروف منادی كمتر و يا مثل آن باشد پس از يافتن يك روز صبر كند اگر صاحبش يافت نشد تصرّف نمايد. و اگر در صحرا يافته سه روز صبر كند اگر صاحبش معلوم نشد تصرّف نمايد.

۱۸-

۱۸ سؤال: در باب وضو اگر شخصی مثلاً بحمّام رود و تمام بدن را بشويد باز وضو بايد گرفت يا نه.

جواب: در هر حال بايد حكم وضو را مجری دارد.

۱۹-

۱۹ سؤال: اگر شخصی در خيال جلای وطن باشد بالفرض و اهل او راضی نشود و منجرّ بطلاق گردد و ايّام تدارك سفر طول كشد تا يك سنه آيا از ايّام اصطبار محسوبست و يا آنكه از يوم مفارقت بايد حساب شود و يك سنه صبر نمايد.

جواب: اصل حساب از يوم مفارقت است ولكن اگر قبل از مسافرت بيك سال مفارقت نمايند و عرف محبّت متضوّع نگردد طلاق واقع والّا از يوم مسافرت حساب نمايند تا انقضای يك سنه بشروطی كه در كتاب اقدس نازل شده.

۲۰-

۲۰ سؤال: از بلوغ در تكاليف شرعيّه.

جواب: بلوغ در سال پانزده است نساء و رجال در اينمقام يكسانست.

۲۱-

۲۱ سؤال: از آيۀ مباركۀ ”فی الأسفار اذا نزلتم و استرحتم المقام الأمن مكان كلّ صلوة سجدة واحدة“.

جواب: اين سجده قضای نمازی است كه در اثنای حركت و مواقع ناامن فوت شده و اگر در وقت نمازی در جای امن مستريح باشد بايد همان نماز موقوت را بجای آورد و اينحكم كه در قضا نازل در سفر و حضر هر دو يكسانست.

۲۲-

۲۲ سؤال: از تعيين سفر.

جواب: تعيين سفر نه ساعت از قرار ساعت مصنوع و اگر مسافر در جائی توقّف كند و معيّن باشد توقّف او تا يك شهر بيان بايد صائم شود و اگر اقلّ از يك شهر باشد صوم بر او نيست و اگر در بين شهر صوم وارد شود بجائيكه يك شهر بيانی در آنجا توقّف مينمايد بايد سه روز افطار كند و بعد از آن مابقی ايّام صوم را صائم شود و اگر بوطن خود رسد كه دائم الاقامه در آنجا بوده است بايد همان يوم اوّل ورود صائم شود.

۲۳-

۲۳ سؤال: از جزای زانی و زانيه.

جواب: دفعۀ اولی ٩ مثقال ثانی ١٨ مثقال ثالث ٣۶ مثقال الی آخر دو مقدار جزای سابق و مثقال نوزده نخود است چنانچه در بيان نازل شده.

۲۴-

۲۴ سؤال: از صيد.

جواب: قوله تعالی ”اذا ارسلتم الجوارح الخ“ اقسام ديگر هم در آن داخل است چون تفنگ و تير و غيرهما از هر نوع آلات كه بآن صيد ميكنند ولكن اگر با دام صيد شود و تا وصول بآن مرده باشد حرام است.

۲۵-

۲۵ سؤال: از حجّ.

جواب: حجّ يكی از دو بيت واجب ديگر بسته بميل شخصی است كه عزيمت حجّ نموده.

۲۶-

۲۶ سؤال از مهر.

جواب: در مهر اقتناع بدرجۀ اولی مقصود از آن ١٩ مثقال نقره است.

۲۷-

۲۷ سؤال: از آيۀ مباركۀ ”و ان اتاها خبر الموت الخ“.

جواب: مراد از لبث اشهر معدودات ٩ ماه است.

۲۸-

۲۸ سؤال: مجدّد از سهم ميراث معلّم استفسار شده بود.

جواب: اگر معلّم مرده باشد ثلث سهم او به بيت العدل راجع و دو ثلث ديگر به ذرّيّۀ ميّت نه معلّم.

۲۹-

۲۹ سؤال: مجدّد از حجّ استفسار شده بود.

جواب: حجّ بيت كه بر رجال است بيت اعظم در بغداد و بيت نقطه در شيراز مقصود است هر يك را كه حجّ نمايند كافی است هر كدام نزديكتر بهر بلد است اهل آن بلد آن را حجّ نمايند.

۳۰-

۳۰ سؤال: از آيۀ ”من اتّخذ بكراً لخدمته لا بأس“.

جواب: محض از برای خدمت است چنانكه صغار و كبار ديگر را اجرت ميدهند برای خدمت و آن بكر هر وقت كه خواهد زوج اختيار كند اختيار با نفس اوست چه که خريدن اماء حرام و زياده بر دو زوجه هم حرام است.

۳۱-

۳۱ سؤال: از آيۀ مباركۀ ”قد نهاكم اللّه عمّا عملتم بعد طلقات ثلاث“.

جواب: مقصود حكم قبل است كه بايد ديگری آن را تزويج نموده بعد بر او حلال شود در كتاب اقدس نهی از اين عمل نازل.

۳۲-

۳۲ سؤال: از ارتفاع بيتين در مقامين و مقامات مستقرّ عرش.

جواب: مقصود از بيتين بيت اعظم و بيت نقطه است و مقامات ديگر باختيار اهل آن بلد است هر بيتی را كه محلّ استقرار شده مرتفع نمايند يا يك بيت را اختيار كنند.

۳۳-

۳۳ سؤال: مجدّد از ارث معلّم استفسار شده بود.

جواب: اگر معلّم از غير اهل بها است ابداً ارث نميبرد و اگر معلّم متعدّد باشد ميانشان بالسّويّه قسمت ميشود و اگر معلّم وفات نموده باشد باولاد او ارث نميرسد بلكه دو ثلث ارث باولاد صاحب مال و يك ثلث به بيت عدل راجع.

۳۴-

۳۴ سؤال: از بيت مسكون كه مخصوص اولاد ذكور است.

جواب: اگر بيت مسكون متعدّد باشد اعلی و اشرف آن بيوت مقصود است و مابقی مثل ساير اموال است كه بايد بين كل قسمت شود و هر يك از طبقات ورّاث كه خارج از دين الهی است حكمش حكم معدوم است و ارث نميبرد.

۳۵-

۳۵ سؤال: در باب نوروز.

جواب: هر روز كه شمس تحويل به حمل شود همان يوم عيد است اگرچه يک دقيقه بغروب مانده باشد.

۳۶-

۳۶ سؤال: اگر عيد مولود و يا مبعث در صيام واقع شود حكمش چيست.

جواب: اگر عيد مولود و يا مبعث در ايّام صيام واقع شود حكم صوم در آن يوم مرتفع است.

۳۷-

۳۷ سؤال: در احكام الهيّه در باب ارث، دار مسكونه و البسۀ مخصوصه را از برای ذكران ذرّيّه مقرّر فرموده‌اند بيان شود كه اين حكم در مال اب است و يا در مال امّ هم همين حكم جاری است.

جواب: البسۀ مستعملۀ امّ مابين بنات بالسّويّه قسمت شود و ساير اشياء از ملك و حلی و البسۀ غير مستعمله كل از آن قسمت ميبرند بقسمیكه در كتاب اقدس نازل شده و در صورت عدم وجود بنت جميع مال كما نزّل فی الرّجال بايد قسمت شود.

۳۸-

۳۸ سؤال: در باب طلاق كه بايد صبر شود يك سنه اگر رائحۀ رضا و ميل بوزد از يكطرف و طرف ديگر نوزد چگونه است حكم آن.

جواب: حكم برضايت طرفين در كتاب اقدس نازل اگر از هر دو طرف رضايت نباشد اتّفاق واقع نه.

۳۹-

۳۹ سؤال: در مهر ورقات هرگاه نقد و دفعةً واحدة نباشد بعنوان قبض مجلس رد شود و دست بدست شود و بعد از امكان بضلع رد نمايد چگونه است.

جواب: اذن باينفقره از مصدر امر صادر.

۴۰-

۴۰ سؤال: در مدّت اصطبار هرگاه متضوّع شود رائحۀ حبّ و باز كراهت حاصل شود و در ظرف سنه گاه كراهت و گاه ميل و در حالت كراهت سنه بآخر رسد در اين صورت افتراق حاصل است يا نه.

جواب: در هر حال هر وقت كراهت واقع شود از يوم وقوع ابتدای سنۀ اصطبار است و بايد سنه بآخر رسد.

۴۱-

۴۱ سؤال: دار مسكونه و البسۀ مخصوصه مخصوص ذرّيّۀ ذكور است ”دون الاناث و الورّاث“. هرگاه ذرّيّۀ ذكور نباشد تكليف چيست.

جواب: قوله تعالی ”من مات و لم يكن له ذرّيّة ترجع حقوقهم الی بيت العدل“. نظر باين آيۀ مباركه دار مسكونه و البسۀ مخصوصه به بيت العدل راجع است.

۴۲-

۴۲ سؤال: در كتاب اقدس حقوق اللّه نازل. آيا بيت مسكون و متروكات آن و مايحتاج جزو اموالیست كه حقوق بر آن ثابت ميشود يا نوع ديگر است.

جواب: در احكام فارسيّه ميفرمايد ”در اين ظهور اعظم اسباب بيت و بيت مسكون را عفو نموديم يعنی اسبابی كه ما يحتاج به است“.

۴۳-

۴۳ سؤال: در باب نامزد كردن بنت قبل از بلوغ.

جواب: حرمت آن از مصدر امر نازل و بيش از نود و پنج روز قبل از نكاح ذكر وصلت حرام است.

۴۴-

۴۴ سؤال: اگر بالفرض اموال شخصی صد تومان باشد و حقوق را ادا نموده بعد در تجارت نقصان واقع شود و نصف اين مبلغ تلف شود باز بتجارت بنصاب رسد حقوق بايد داد يا نه.

جواب: در اينصورت حقوق بر آن تعلّق نميگيرد.

۴۵-

۴۵ سؤال: اگر مبلغ معهود بكلّی بعد از اداء حقوق تلف شود و دفعۀ ديگر از كسب و تجارت همين مبلغ حاصل شود حقوق ثانی بايد داد يا نه.

جواب: در اينصورت هم حقوق ثابت نه.

۴۶-

۴۶ سؤال: از آيۀ مباركۀ كتب عليكم النّكاح اين حكم واجب است يا نه.

جواب: واجب نه.

۴۷-

۴۷ سؤال: اگر شخصی باكره را نكاح کرد و مهريّه را هم تسليم كرد هنگام اقتران معلوم شد كه باكره نيست آيا مصروف و مهريّه برميگردد يا نه و اگر بشرط باكره بودن نكاح شد آيا فساد شرط سبب فساد مشروط ميشود يا نه.

جواب: در اينصورت مصروف و مهريّه برميگردد و فساد شرط علّت فساد مشروطست ولكن اگر در اينمقام ستر و عفو شامل شود عنداللّه سبب اجر عظيم است.

۴۸-

۴۸ سؤال: ”رقم عليكم الضّيافة“ واجب است يا نه.

جواب: واجب نه.

۴۹-

۴۹ سؤال: از حدّ زنا و لواط و سارق و مقادير آن.

جواب: تعيين مقادير حدّ به بيت العدل راجعست.

۵۰-

۵۰ سؤال: از حلّيّت و حرمت نكاح اقارب.

جواب: اين امور هم به امنای بيت العدل راجعست.

۵۱-

۵۱ سؤال: در باب وضو ”من لم يجد المآء يذكر خمس مرّات بسم اللّه الأطهر الأطهر“ در شدّت سرما يا جراحت يد و وجه خواندن ذكر جايز است يا نه.

جواب: در شدّت سرما بآب گرم و در وجود جراحت يد و وجه و مانع آخر از قبيل اوجاع كه استعمال آب مضر باشد ذكر معهود را بدل وضو تلاوت نمايد.

۵۲-

۵۲ سؤال: ذكر كه در عوض صلوة آيات نازل شده واجب است يا نه.

جواب: واجب نه.

۵۳-

۵۳ سؤال: در باب ارث مع وجود اخ و اخت ابی و امّی اخ و اخت امّی هم سهم ميبرند يا نه.

جواب: سهم نميبرند.

۵۴-

۵۴ سؤال: قوله تعالی ”انّ الّذی مات فی ايّام والده و له ذرّيّة اولئک يرثون ما لأبيهم“. اگر دختر در ايّام پدر فوت شود حكمش چيست.

جواب: ميراث او بحكم كتاب به هفت سهم منقسم ميشود.

۵۵-

۵۵ سؤال: اگر ميّت زن باشد سهم زوجه بكه راجع.

جواب: سهم زوجه بزوج راجع.

۵۶-

۵۶ سؤال: در باب كفن ميّت به پنج ثوب امر شده آيا مقصود از اين پنج پنج پارچه است كه در قبل معمول ميشد و يا آنكه مراد سرتاسری جوف هم است.

جواب: مقصود پنج پارچه است.

۵۷-

۵۷ سؤال آيات منزله بعضی با هم فرق دارد.

جواب: بسياری از الواح نازل شد و همان صورت اوّليّه من‌دون مطابقه و مقابله باطراف رفته لذا حسب الأمر بملاحظۀ آنكه معرضين را مجال اعتراض نماند مكرّر در ساحت اقدس قرائت شد و قواعد قوم در آن اجرا گشت و حكمت ديگر چون در قاعدۀ جديده بحسب بيان حضرت مبشّر روح ما سواه فداه قواعد بسيار وسيع ملاحظه شد لذا بجهت سهولت و اختصار نازل شد آنچه با اكثر مطابق است.

۵۸-

۵۸ سؤال: از آيۀ مباركۀ ”و فی الأسفار اذا نزلتم و استرحتم المقام الأمن مكان كلّ صلوة سجدة واحدة“ قضای نمازی است كه بعلّت عدم امنیّت فوت شده يا بكلّی در سفر صلوة ساقط است و سجده بجای آنست.

جواب: اگر وقت صلوة برسد و امنيّت نباشد بعد از وصول بمكان امن هر قدر فوت شده بجای هر يك يكبار سجده نمايد و بعد از سجدۀ اخيره بر هيكل توحيد نشسته ذكر معهود را قرائت نمايد. در سفر اگر موقع امن باشد صلوة ساقط نه.

۵۹-

۵۹ سؤال: پس از نزول و استراحت هرگاه وقت صلوة باشد صلوة معيّن است و يا بايد در عوض صلوة سجده نمايد.

جواب: جز در مواقع ناامن ترك صلوة جایز نه.

۶۰-

۶۰ سؤال: هرگاه سجدۀ صلوات فائته متعدّد باشد تعدّد ذكر بعد از سجده لازم است يا نه.

جواب: بعد از سجدۀ اخيره خواندن ذكر معهود كافی است بتعدّد سجده تعدّد ذكر لازم نه.

۶۱-

۶۱ سؤال: در حضر اگر صلوة فوت شود عوض فائته سجده لازم است يا نه.

جواب: در جواب سؤالات قبل مرقوم اين حكم كه در قضا نازل در سفر و حضر هر دو يكسانست.

۶۲-

۶۲ سؤال: هرگاه لأجل امر آخر وضو گرفته باشد و وقت صلوة مصادف شود همان وضو كافی است و يا تجديد لازم.

جواب: همان وضو كافیست تجديد آن لازم نه.

۶۳-

۶۳ سؤال: در كتاب اقدس صلوة ٩ ركعت نازل كه در زوال و بكور و اصيل معمول رود و اين لوح صلوة مخالف آن بنظر آمده.

جواب: آنچه در كتاب اقدس نازل صلوة ديگر است ولكن نظر بحكمت در سنين قبل بعض احكام كتاب اقدس كه از جملۀ آن صلوة است در ورقۀ اخری مرقوم و آن ورقه مع آثار مباركه بجهت حفظ و ابقای آن بجهتی از جهات ارسال شده بود و بعد اين صلوات ثلاث نازل.

۶۴-

۶۴ سؤال: در تعيين وقت اتّكال بساعت جایز است يا نه.

جواب: اتّكال بساعت جایز است.

۶۵-

۶۵ سؤال: در ورقۀ صلوة سه صلوة نازل آيا هر سه واجبست يا نه.

جواب: عمل يكی از اين صلوات ثلاث واجب هر كدام معمول رود كافیست.

۶۶-

۶۶ سؤال: وضوی بامداد در زوال مجری است و كذا وضوی زوال از برای اصيل يا نه.

جواب: وضو مربوط بنماز است در هر صلوة بايد تجديد شود.

۶۷-

۶۷ سؤال: در صلوة مبسوط كه فرمايش رفته بايستد مقبلاً الی اللّه چنين مينمايد كه قبله لازم نباشد چنين است يا نه.

جواب: مقصود قبله است.

۶۸-

۶۸ سؤال: از آيۀ مباركۀ اتلوا آيات اللّه فی كلّ صباح و مسآء.

جواب: مقصود جميع ما نزّل من ملكوت البيان است. شرط اعظم ميل و محبّت نفوس مقدّسه است بتلاوت آيات. اگر يك آيه و يا يك كلمه بروح و ريحان تلاوت شود بهتر است از قرائت كتب متعدّده.

۶۹-

۶۹ سؤال: آيا شخص ميتواند در كتاب وصيّت از اموال خود چيزی قرار بدهد كه بعد از وفات او در امورات خيريّه صرف شود بغير اداء حقوق اللّه و حقوق ناس يا آنكه جز مخارج دفن و كفن و حمل نعش حقّی ندارد و مابقی اموال كما فرض اللّه بورّاث ميرسد.

جواب: انسان در مال خود مختار است اگر بر ادای حقوق الهی موفّق شود و همچنين حقّ النّاس بر او نباشد آنچه در كتاب وصيّت بنويسد و اقرار و اعتراف نمايد مقبول بوده و هست. قد اذن اللّه له بأن يفعل فيما ملّكه اللّه كيف يشآء.

۷۰-

۷۰ سؤال: وضع خاتم كه در كتاب اقدس نازل شده مخصوص كبار است يا صغار هم داخلند.

جواب: مخصوص كبار است و همچنين صلوة ميّت آن هم مخصوص كبار است.

۷۱-

۷۱ سؤال: در غير شهر علاء اگر نفسی خواسته باشد صائم شود جایز است يا نه و اگر نذر و عهد كرده باشد كه صائم شود مجری و ممضی است يا نه.

جواب: حكم صوم از همان قرار است كه نازل شده ولكن اگر نفسی عهد نمايد كه للّه صائم شود بجهت قضاء حاجات و دون آن بأسی نبوده و نيست ولكن حقّ جلّ جلاله دوست داشته كه عهد و نذر در اموری كه منفعت آن بعباد اللّه ميرسد واقع شود.

۷۲-

۷۲ سؤال: مجدّد سؤال شده دار مسكونه و البسۀ مخصوصه در صورت عدم وجود ذكران از ذرّيّه راجع به بيت العدل است يا مثل سایر اموال تقسيم ميشود.

جواب: دو ثلث خانه و البسۀ مخصوصه باناث از ذرّيّه راجع و ثلث الی بيت العدل الّذی جعله اللّه مخزن الأمّة.

۷۳-

۷۳ سؤال: هرگاه زمان اصطبار منقضی شود و زوج از طلاق دادن امتناع نمايد تكليف ضلع چيست.

جواب: بعد از انقضای مدّت طلاق حاصل ولكن در ابتدا و انتها شهود لازم كه عند الحاجة گواهی دهند.

۷۴-

۷۴ سؤال: از حدّ هرم.

جواب: نزد اعراب اقصی الكبر و نزد اهل بها تجاوز از سبعين.

۷۵-

۷۵ سؤال: از حدّ صوم مسافر پياده.

جواب: حدّ آن دو ساعت مقرّر شده اگر بيشتر شود افطار جایز.

۷۶-

۷۶ سؤال: از صوم نفوسيكه در شهر صيام باشغال شاقّه مشغولند.

جواب: صيام نفوس مذكوره عفو شده ولكن در آن ايّام قناعت و ستر لأجل احترام حكم اللّه و مقام صوم اولی و احبّ.

۷۷-

۷۷ سؤال: با وضوی صلوة تلاوت ذكر ٩۵ مرتبه اسم اعظم جایز است يا نه.

جواب: تجديد وضو لازم نه.

۷۸-

۷۸ سؤال: در باب البسه و حلی كه شخص از برای ضلع ميگيرد هرگاه متوفّی شود مابين ورّاث قسمت ميشود يا مخصوصست بضلع.

جواب: غير از البسۀ مستعمله هرچه باشد از حلی و غيره راجع بزوج است مگر آنچه باثبات معلوم شود بزوجه بخشيده شده.

۷۹-

۷۹ سؤال: از حدّ عدالت در مقامیكه اثبات امر بشهادت عدلين ميشود.

جواب: حدّ عدالت نيكوئی صيت است بين عباد و شهادت عباد اللّه از هر حزبی لدی العرش مقبول.

۸۰-

۸۰ سؤال: هرگاه شخص متوفّی حقوق اللّه يا حقّ النّاس بر ذمّۀ او باشد از بيت مسكون و البسۀ مخصوصه و سایر اموال بالنّسبه بايد ادا شود يا آنكه بيت و البسه مخصوص ذكران است و ديون بايد از سایر اموال داده شود و هرگاه سایر تركه وفا نكند بديون چگونه معمول شود.

جواب: ديون و حقوق از ساير اموال داده شود و اگر اموال وفا نكند از بيت مسكون و البسۀ مخصوصه ادا شود.

۸۱-

۸۱ سؤال: صلوة ثالث را نشسته بايد بجا آورد يا ايستاده.

جواب: القيام مع الخضوع اولی و احبّ.

۸۲-

۸۲ سؤال: صلوة اولی را كه ميفرمايد هر هنگام و هر وقت كه انسان در خود حالت اقبال و خضوع مشاهده نمايد بعمل آورد در شب و روزی يكبار يا ازمنۀ ديگر حكمش چگونه است.

جواب: در شب و روزی يكبار كافی است هذا ما نطق به لسان الأمر.

۸۳-

۸۳ سؤال: از تعيين بكور و زوال و اصيل.

جواب: حين اشراق الشّمس و الزّوال و الغروب و مهلت صلوة صبح الی زوال و من الزّوال الی الغروب و من الغروب الی ساعتين الأمر بيد اللّه صاحب الاسمين.

۸۴-

۸۴ سؤال: قران با مشركين جایز است يا نه.

جواب: اخذ و عطا هر دو جایز هذا ما حكم به اللّه اذ استوی علی عرش الفضل و الكرم.

۸۵-

۸۵ سؤال: از وقت نماز ميّت قبل از دفن و يا بعد از آن و توجّه بقبله لازم است يا نه.

جواب: ادای صلوة قبل از دفن و امّا القبلة ”اينما تولّوا فثمّ وجه اللّه“.

۸۶-

۸۶ سؤال: در زوال كه وقت دو نماز است يكی شهادت حين زوال و يكی نماز ديگر كه در زوال و بكور و آصال بايد كرده شود اينهم دو وضو لازم دارد و يا آنكه در اين مورد مخصوص يك وضو كافی است.

جواب: تجديد لازم نه.

۸۷-

۸۷ سؤال: در مهر اهل قری كه فضّه تعيين شده باعتبار زوج است يا زوجه و يا هر دو و در صورت اختلاف كه يكی شهری و ديگری از قری باشد چه بايد كرد.

جواب: مهر باعتبار زوج است اگر از اهل مدن است ذهب و اگر از اهل قری است فضّه.

۸۸-

۸۸ سؤال: ميزان شهری و دهاتی بچه حدّ است. هرگاه شهری هجرت بده نمايد و يا دهاتی هجرت بشهر كند و قصد توطّن نمايد حكمش چگونه است. و كذلك محلّ تولّد ميزانست یا نه.

جواب: ميزان توطّن است هر جا وطن نمايد مطابق حكم كتاب رفتار شود.

۸۹-

۸۹ سؤال: در الواح الهيّه نازل شده هرگاه كسی مالك شود معادل نوزده مثقال ذهب را بايد حقّ اللّه را از آن ادا نمايد. بيان شود از نوزده چه قدر داده شود.

جواب: حكم اللّه در صد نوزده معيّن شده از آن قرار حساب نمايند معلوم ميشود بر نوزده چه مقدار تعلّق ميگيرد.

۹۰-

۹۰ سؤال: هرگاه مال از نوزده تجاوز نمايد بايد به نوزده ديگر برسد يا بر زياده هم تعلّق ميگيرد.

جواب: هر چه بر نوزده بيفزايد حقوق تعلّق نميگيرد الّا به نوزده ديگر برسد.

۹۱-

۹۱ سؤال: از ماء بكر و حدّ مستعمل آن.

جواب: آب قليل مثل يك كأس يا دو مقابل يا سه مقابل آن دست و رو در آن شستن از مستعمل مذكور ولكن اگر بحدّ كرّ برسد از تغسيل يك وجه يا دو وجه تغيير نمينمايد و در استعمال آن بأسی نبوده و نيست و اگر يكی از اوصاف ثلاثه در او ظاهر شود يعنی فی‌الجمله لون آب تغيير نمايد از مستعمل محسوبست.

۹۲-

۹۲ سؤال: حدّ بلوغ شرعی در رسالۀ مسائل فارسیّه سنۀ ١۵ تعيين شده. آيا زواج نيز مشروط ببلوغ است يا قبل از آن جایز.

جواب: چون در كتاب الهی رضايت طرفين نازل و قبل از بلوغ رضايت و عدم آن معلوم نه در اينصورت زواج نيز ببلوغ مشروط و قبل از آن جایز نه.

۹۳-

۹۳ سؤال: از صوم و صلوة مریض.

جواب: براستی میگویم از برای صوم و صلوة عنداللّه مقامی است عظیم ولکن در حین صحّت فضلش موجود و عند تکسّر عمل بآن جایز نه. اینست حکم حقّ جلّ جلاله از قبل و بعد. طوبی للسامعین والسّامعات و العاملین و العاملات الحمد للّه منزل الآیات و مظهر البیّنات.

۹۴-

۹۴ سؤال: از مساجد و صوامع و هیاکل.

جواب: آنچه از مساجد و صوامع و هیاکل که مخصوص ذکر حقّ بنا شده ذکر غیر او در آنها جایز نه. اینست از حدود الهی و الّذی تجاوز انّه من المعتدین. بر بانی بأسی نبوده و نیست چه که عمل او للّه بوده و باجر خود رسیده و خواهد رسید.

۹۵-

۹۵ سؤال: اسباب دکان که بجهت کسب و شغل لازم است باید حقوق اللّه از آنها داده شود یا آنکه حکم اسباب بیت را دارد.

جواب: حکم اثاث بیت بر آن جاری.

۹۶-

۹۶ سؤال: در بارۀ تعویض و تبدیل امانات از جنس بنقد و غیره حفظاً عن التّضییع.

جواب: اینکه در بارۀ امانات و تعویض آن حفظاً عن التّضییع نوشتند در این صورت تعویض جایز تعویضیکه معادل آن را برساند انّ ربّک هو المبیّن العلیم و الآمر القدیم.

۹۷-

۹۷ سؤال: در تغسیل رجل شتا و صیف.

جواب: یک حکم دارد در هر دو آب فاتر ارجح است و در استعمال آب بارد هم بأسی نه.

۹۸-

۹۸ و دیگر سؤال از طلاق نموده.

جواب: چون حقّ جلّ جلاله طلاق را دوست نداشته در این باب کلمه‌ئی نازل نشده ولکن از اوّل فصل الی انتهای سنۀ واحده باید دو نفس مطّلع باشند او ازید و هم شهدآء. اگر در انتها رجوع نشد طلاق ثابت. باید حاکم شرعی بلد که از جانب امنای بیت العدل است در دفتر ثبت نماید. ملاحظۀ این فقره لازم است لئلّا یحزن به افئدة اولی الألباب.

۹۹-

۹۹ سؤال: در بارۀ مشورت.

جواب: اگر در نفوس مجتمعۀ اولی اختلاف حاصل نفوس جدیده ضمّ نمائید و بعد بحکم قرعه بعدد اسم اعظم یا اقلّ یا اکثر از آن انتخاب نمائید و مجدّد مشورت ما ظهر منه هو المطاع و اگر هم اختلاف شد زیّن الأثنین بالثّلاث و خذ الأقوی انّه یهدی من یشآء الی سوآء الصّراط.

۱۰۰-

۱۰۰ سؤال: از ارث.

جواب: در باب ارث آنچه نقطۀ اولی روح ما سواه فداه بآن امر فرموده‌اند همان محبوبست. آنچه از اولو القسمة موجودند قسّموا بینهم اموالهم و مادون آن باید بساحت اقدس عرض شود. الأمر بیده یحکم کیف یشآء. در اینمقام در ارض سرّ حکمی نازل و قسمت نفوس مفقوده موقّتاً بورّاث موجوده راجع الی ان یحقّق بیت العدل. بعد از تحقّق حکم آن ظاهر خواهد شد ولکنّ المهاجرین الّذین هاجروا فی سنة الّتی فیها هاجر جمال القدم میراثهم یرجع الی ورّاثهم. هذا من فضل اللّه علیهم.

۱۰۱-

۱۰۱ سؤال: از حکم دفینه.

جواب: اگر دفینه یافت شود یک ثلث حقّ نفسی است که یافته و دو ثلث دیگر را رجال بیت عدل در مصالح عموم عباد صرف نمایند و این بعد از تحقّق بیت عدلست و قبل از آن بنفوس امینه در هر بلد و دیار راجع انّه لهو الحاکم الآمر العلیم الخبیر.

۱۰۲-

۱۰۲ سؤال: از حقوق ملکی که منفعت از آن عاید نمیشود.

جواب: حکم اللّه آنکه ملکی که انتفاع آن مقطوع است یعنی نفعی از آن حاصل نمیشود حقوق بر آن تعلّق نمیگیرد انّه لهو الحاکم الکریم.

۱۰۳-

۱۰۳ سؤال: از آیۀ مبارکۀ ”و البلدان الّتی طالت فیها اللّیالی و الأیّام فلیصلّوا بالسّاعات الخ“.

جواب: مقصود بلاد بعیده بوده، این اقالیم طول و غیر آن ساعات قلیله و این خارج از حکم است.

۱۰۴-

۱۰۴ در لوح ابابدیع این آیۀ مبارکه نازل ”انّا کتبنا لکلّ ابن خدمة ابیه کذلک قدّرنا الأمر فی الکتاب“.

۱۰۵-

۱۰۵ در لوحی از الواح نازل قوله تعالی ”یا محمّد وجه قدم بتو متوجّه و ترا ذکر مینماید و حزب اللّه را وصیّت میفرماید بتربیت اولاد. اگر والد در این امر اعظم که از قلم مالک قدم در کتاب اقدس نازل شده غفلت نماید حقّ پدری ساقط شود و لدی اللّه از مقصّرین محسوب طوبی از برای نفسی که وصایای الهی را در قلب ثبت نماید و باو متمسّک شود انّه یأمر العباد بما یؤیّدهم و ینفعهم و یقرّبهم الیه و هو الآمر القدیم“.

۱۰۶-

۱۰۶ هو اللّه تعالی شأنه العظمة و الاقتدار جمیع انبیا و اولیا از نزد حقّ جلّ جلاله مأمور بوده‌اند که اشجار وجود انسانی را از فرات آداب و دانائی سقایه نمایند تا از کل ظاهر شود آنچه که در ایشان بنفس ایشان من عند اللّه ودیعه گذاشته شده. هر درختی را ثمری مشهود چنانچه مشاهده میشود. شجر بی‌ثمر لایق نار است و مقصود از آنچه فرموده‌اند و تعلیم داده‌اند حفظ مراتب و مقامات عالم انسانی بوده طوبی از برای نفسی که در یوم الهی باصول اللّه تمسّک جست و از قانون حقیقی انحراف نجست. اثمار سدرۀ وجود امانت و دیانت و صدق و صفا و اعظم از کل بعد از توحید حضرت باری جلّ و عزّ مراعات حقوق والدین است. در جمیع کتب الهی این فقره مذکور و از قلم اعلی مسطور ان انظر ما انزله الرّحمن فی الفرقان قوله تعالی ”و اعبدوا اللّه و لا تشرکوا به شیئاً و بالوالدین احساناً“. ملاحظه نمائید احسان بوالدین را با توحید مقترن فرموده طوبی لکلّ عارف حکیم یشهد و یری و یقرأ و یعرف و یعمل بما انزله اللّه فی کتب القبل و فی هذا اللّوح البدیع.

۱۰۷-

۱۰۷ در لوحی از الواح نازل قوله تعالی ”و در بارۀ زکوة هم امر نمودیم کما نزّل فی الفرقان عمل نمایند“.