کتابخانه

سبحانک اللّهمّ یا الهی ترانی مکبّاً بوجهی علی تراب الذّلّ و الانکسار

فهرست مطالب

هواللّه

بواسطۀ جناب زائر حضرت بینش علیه بهآء اللّه

زرقان

جناب آقا ملّا عبّاس جناب آقا یداللّه جناب استاد ابوالمحمّد جناب آقا فتح‌اللّه جناب استاد حیدر و سائر احبّا علیهم بهآء اللّه

فاروق

احبّای الهی علیهم بهآء اللّه

داریون

جناب ملّا بابا خان جناب آقا کریم و احبّای الهی

کازرون

جناب میرزا ابوطالب خان جناب میرزا هاشم فریدنی علیهما بهآء اللّه جناب حاجی محمّد ابراهیم علیه بهآء اللّه

سروستان

جناب میرزا فتحعلی خان جناب کربلائی باقر جناب آقا مرتضی و اخویشان جناب حاجی علینقی جناب مشهدی اسداللّه جناب عوض‌آقا جناب کربلائی شکراللّه جناب آقا عبدالغفّار شیرازی جناب غلامحسین و ابناء ایشان جناب آقا حیدر علی جناب آقا میرزا علیمحمّد جناب استاد حسن جناب ملّا محمّد علی و سائر احبّای الهی علیهم بهآء اللّه الأبهی

احبّای آباده احبّای فتح‌آباد احبّای شمس‌آباد احبّای نیریز احبّای جهرم علیهم بهآء اللّه الأبهی

هوالأبهی

سبحانک اللّهمّ یا الهی ترانی مکبّاً بوجهی علی تراب الذّلّ و الانکسار و اتذلّل الی ملکوتک الأعلی و اتشوّق الی مشاهد الکبریآء خاضعاً لسلطنتک متضرّعاً الی حضرة رحمانیّتک مبتهلاً الی ملکوت فردانیّتک مقرّاً بالخطآء متمنّیاً للعطآء مستکشفاً للغطآء منتظراً لفیض سحاب رحمتک علی المعاهد و الرّبی ربّ قد احاطت قدرتک الأشیآء و ظهرت سلطنتک و عظمتک و سلطانک ظهور الشّمس فی کبد السّمآء و نفذت کلمتک فی حقیقة الأکوان و ارتفع ندائک فی قطب الامکان و انتشرت انوارک السّاطعة الفجر علی مطالع الآفاق و اشتهرت آثارک البدیعة الاشراق فحارت من مشاهدتها البصائر و الأحداق فما من ارض الّا شاع فیها صیت امرک الکریم و ما من اقلیم الّا و ارتفع فیه علمک المبین فاستفزّ ندائک کلّ الوری و اهتزّ منه المنجذبون بنفحاتک الطّیّبة الشّذا لک الحمد یا الهی علی هذه الموهبة الکبری علی الأصفیآء و لک الشّکر علی هذه الرّحمة العظمی علی الأرقّآء النّقبآء بما جعلتهم آیات التّوحید فی هذا العصر المجید و رایات التّقدیس فی هذا القرن الجدید ربّ ربّ ایّد الضّعفآء بشدید القوی و اجر الأذلّآء فی جوار عزّتک العظمی و اشدد ازور نفوس تهلّلت وجوههم بأنوارک و تهلهلت السنهم بذکرک و ثنائک و اجعلهم اشجار حدیقتک النّورآء و ازهار شجرتک الطّوبی و اوراق سدرتک المنتهی و اوراد جنّتک العلیا انّک انت الکریم الرّفیع الجناب رحیب الفنآء وسیع الرّحاب و انّک انت المعین المجیر المغیث العظیم الکریم الوهّاب

ای یاران عبدالبهآء این عبد را آرزو چنان که بهر یک از یاران نامه‌ئی مخصوص بنگارد ولی چه توان نمود که فرصت مفقود و مهلتی نیست و نبود مشاغل مانند امواج و غوائل بمثابۀ امطار دمی نیاسایم و آنی مهلت نیابم هر روز اوراق از جمیع آفاق آید و از ده یک را جواب ممتنع و محال با وجود این اوراق مهمّه را چاره جز جواب نه و قضایای لازمه را جز ترویج و تسهیل و تسطیر علاجی نیست لهذا معذرت خواهم و معافیّت طلبم که نظر از قصور بپوشند و بآنچه ممکن است قناعت نمایند

ای یاران عبدالبهآء شرق منوّر است غرب معطّر است و جهان در جنبش و حرکت ولوله در آفاق افتاده و زلزله بارکان عالم رسیده صیت بزرگواری کلمة اللّه بگوش جهانیان رسیده و آوازۀ امر اللّه جهانگیر گردیده وقت فرح و شادمانی است و هنگام سرور و کامرانی باید بوصایا و نصائح جمال قدم قیام نمود و باعمال و افعالی قیام کرد که سبب نورانیّت عالمست و ظهور رحمانیّت بین امم جمیع من علی الأرض یعنی کلّ قبائل و شعوب هر یک تیشه‌ئی در دست گرفته و ریشۀ یکدیگر را قطع نمایند خونریزند و فتنه‌انگیز تیرچنگ‌اند و بداندیش هلاک یکدیگر خواهند و اضمحلال همدگر جویند ولی قدرت آسمانی و قوّت یزدانی و ید اقتدار الهی خیمۀ وحدت عالم انسانی در قطب امکان بلند نموده و علم صلح اعظم و دوستی و محبّت و راستی و حقّ‌پرستی بلند کرده یاران خادم این خیمه‌اند و دوستان جنود این علم پس باید بآنچه لایق و سزاوار است برخیزند و شور و ولهی انگیزند و بر مشامها مشک معطّر بیزند و بمذاقها شهد و شکّر ریزند آیات هدی گردند و بشارات ملأ اعلی شوند و لشکر ملکوت ابهی نزاع و جدال را بنیاد براندازند و حرب و ضرب را آثار از عالم امکان زائل نمایند شجرۀ بیگانگی از ریشه قطع نمایند و در گلشن آفاق نهال یگانگی بنشانند نار بغض و عداوت خاموش کنند و دریای الفت و محبّت بجوش آرند آئین نفاق از لوح آفاق نسخ نمایند و آیات وفاق ثبت فرمایند خار و خس کره و عدوان را از مزرعۀ امکان براندازند و بگل و ریاحین اتّحاد و اتّفاق بیارایند و تربیت نفوس فرمایند و زبان بوصایا و تعالیم جمال مبارک بگشایند ای یاران وقت هیجان جان و وجدانست و هنگام جولان در میدان جانفشانی کنید و مهربانی نمائید و بهدایت نفوس انسانی پردازید شمعی روشن کنید و گلشنی بیارائید ایّام بگذرد و زندگانی بی اثر و ثمر ماند تا وقت هست و تیر در شصت شکاری بیفکنید و صیدی بنمائید این صید رضای الهی است و این شکار موهبت رحمانی یعنی عمل بموجب تعالیم یزدانی و علیکم البهآء الأبهی ع ع