کتابخانه

حیات بهائی

فهرست مطالب

الف. حفظ هم‌بستگی زن و شوهر

منتخباتی از آثار حضرت بهاءاللّه

۱

فلمّا اراد نظم العالم و اظهار الجود و الکرم علی الامم شرع الشّرایع و اظهر المناهج و فیها سنّ سنّة النّکاح و جعله حصناً للنّجاح و الفلاح و امرنا به فیما نزّل من ملکوت المقدّس فی کتابه الاقدس.

۲

تزوّجوا يا قوم ليظهر منکم من يذکرنی بين عبادی هذا من امری عليکم اتّخذوه لانفسکم معيناً.

۳

جمیع بدانند و در این فقره به انوار آفتاب یقین فائز و منوّر باشند اناث و ذکور عنداللّه واحد بوده و هست و مطلع نور رحمن به یک تجلّی بر کل مجلّی قد خلقهنّ لهم و خلقهم لهنّ احبّ الخلق عند الحقّ ارسخهم و اسبقهم فی حبّ اللّه جلّ جلاله....

۴

رأس الهمّة هی انفاق المرء علی نفسه و علی اهله و الفقراء من اخوته فی دینه.


منتخباتی از آثار و بیانات حضرت عبدالبهاء

۵

عقد بهائی ارتباط بین طرفین است و تعلّق خاطر بین جهتین ولی باید نهایت دقّت بنمایند و بر اخلاق هم‌دیگر واقف شوند و عهد وثیق ارتباط ابدی حاصل شود و مقصد الفت و رفاقت و وحدت و حیات سرمدی باشد....

عقد حقیقی بهائیان اینست که باید بین طرفین روحاً جسماً التیام تام حاصل گردد تا در جمیع عوالم الهی اتّحاد ابدی داشته باشند و حیات روحانی یک‌دیگر را ترقّی دهند اینست عقد بهائی.

۶

در میان خلق ازدواج عبارت از ارتباط جسمانیست و این اتّحاد و اتّفاق موقّت است زیرا فرقت جسمانی عاقبت مقرّر و محتوم است ولکن ازدواج اهل بها باید ارتباط جسمانی و روحانی هر دو باشد زیرا هر دو سرمست یک جامند و منجذب به یک طلعت بی‌مثال زنده به یک روح‌اند و روشن از یک انوار این روابط روحانیّه است و اتّحاد ابدیست و هم‌چنین در عالم جسمانی نیز ارتباط محکم متین دارند. ارتباط و اتّحاد و اتّفاق چون از حیثیّت روح و جسم هر دو باشد آن وحدت حقیقی است لهذا ابدیست امّا اگر اتّحاد مجرّد از حیثیّت جسم باشد البتّه موقّت است و عاقبت مفارقت محقّق. پس باید اهل بها چون رابطۀ ازدواج در میان آید اتّحاد حقیقی و ارتباط معنوی و اجتماع روحانی و جسمانی باشد تا در جمیع مراتب وجود و در جمیع عوالم الهی این وحدت ابدی گردد زیرا این وحدت حقیقی جلوه‌ای از نور محبّت اللّه است.

۷

ای دو مؤمن باللّه خداوند بی‌مانند زن و مرد را آفریده که با یک‌دیگر در نهایت الفت آمیزش نمایند و زندگانی کنند و حکم یک جان داشته باشند. زن و مرد دو رفیق و انیس هستند که باید در غم یک‌دیگر باشند. چون چنین باشند در نهایت خوشی و شادمانی و آسایش دل و جان در این جهان زندگانی کنند و در ملکوت آسمانی مظهر الطاف الهی گردند والّا در غایت تلخی عمر بسر برند و هر دم آرزوی مردن نمایند و در جهان آسمانی نیز شرمسار باشند. پس بکوشید که با یک‌دیگر مانند دو کبوتر در آشیان آمیزش دل و جان نمایید اینست خوشبختی در دو جهان.

۸

باری اساس ملکوت الهی الفتست و محبّتست و وحدتست اتّصال است نه انفصال اتّحاد است نه اختلاف علی‌الخصوص بین زوج و زوجه اگر سبب طلاق یکی ازین دو باشد البتّه در مشقّات عظیمه افتد و به وبال عظیم گرفتار گردد و بی‌نهایت نادم و پشیمان شود.

۹

تأسيس عائله خيلی مهم است تا انسان جوانست از غرور جوانی ملتفت نمی‌شود ولی چون پير شد خيلی افسوس می‌‌خورد ... در اين امر حيات عائله بايد مثل حيات ملائک سماء باشد روحانيّت و سرور باشد اتّحاد و اتّفاق باشد مرافقت جسمانی و عقلانی باشد خانه منظّم و مرتّب باشد افکارشان مانند اشعّه‌های شمس حقيقت و ستاره‌های روشن سماء باشد چون دو مرغ بر شاخسارهای شجر وحدت و يگانگی بسرايند هميشه پر فرح و سرور باشند و سبب سرور قلوب ديگران شوند برای ديگران سرمشق باشند برای يک‌ديگر محبّت صميمی حقيقی داشته باشند اطفال خود را خوب تربيت نمايند تا سبب افتخار و اشتهار آن عائله گردد.

۱۰

در اقتران هر چه دورتر موافق‌تر زیرا بعد نسبت و خویشی بین زوج و زوجه مدار صحّت بنیۀ بشر و اسباب الفت بین نوع انسانیست.

۱۱

در ازدواج حکمت الهیّه چنان اقتضا می‌نماید که از جنس بعید باشد یعنی بین زوجین هر چه بعد بیشتر سلاله قویّ‌تر و خوش‌سیماتر و صحّت و عافیت بهتر گردد.

۱۲

البتّه باید امروز کل را به محبّت و یگانگی و الفت و مهربانی و درستی و آشتی و دوستی و حقّ‌پرستی خواند. امیدوارم که تو و شوهر عزیزت به نهایت روح و ریحان به خدمت پردازید و در این جهان دو شمع روشن هدایت گردید و در افق ابدی مانند دو نجم ساطع بدرخشید.

۱۳

امّا قرينک الکريم يقتضی ان تعامليه احسن معاملة و تواظبی علی رضائه و المداراة معه فی کلّ الاحوال حتّی يری بانّک بتوجّهک الی ملکوت اللّه زادت رأفتک معه و محبّتک له و مراعاتک لرضائه فی کلّ حال و انّی اتضرّع الی اللّه ان يجعلک مستقيمة علی حبّ اللّه و ناشرة لنفحات القدس فی تلک البقاع.

۱۴

نامه رسید قرین عزیزت را مقصد تکمیل علومست و تو تعجیل در رفتن به‌ افریقا داری حالا با یک‌دیگر مشورت نمایید و به کمال محبّت مذاکره کنید و با یک‌دیگر قرار درستی بدهید و متّحد و متّفق باشید زیرا قرین و قرینه باید شخص واحد باشند تا در هر امری موفّق گردند.

۱۵

و امّا ما سألت هل الرّجل یمنع القرینة الدّخول فی النّور ام القرینة تمنع الرّجل عن الدّخول فی ملکوت اللّه فالحقیقة انّ کلاهما لا یمنع احدهما الآخر عن الدّخول فی ملکوت اللّه الّا بکثرة تعلّق القرین للقرینة ام القرینة للقرین کلّ واحد منهما اذا اخذ الآخر معبوداً من دون اللّه فیمنعه عن الدّخول فی ملکوت اللّه.


ترجمۀ منتخباتی از توقیعات صادره از طرف حضرت ولیّ‌امراللّه

۱۶

جای تأسّف و نگرانی است که در ... زنان و شوهران همیشه هم‌دل و هم‌فکر نیستند.

به نظر این عبد در چنین مواردی حضرت عبدالبهاء همیشه توصیه می‌فرمودند که احبّایی که شوهران‌شان نظر موافقی در مورد خدمات آنان ندارند باید نهایت ملاحظه و رعایت را [نسبت به ایشان] مجری دارند. آن حضرت معتقد بودند که این افراد را باید بیشتر با محبّت و نه با بحث و گفتگو جلب نمود. امّا جای تأسّف خواهد بود اگر بعد از همۀ کارهایی که برای خانواده‌اش انجام می‌دهد، شوهرش با خدمات امری او مخالفت نماید.

۱۷

اختلاف نظر و عقیده بین زن و شوهر موجب تأسّف بسیار است زیرا بدون شک باعث ضعف آن پیوند روحانی که اساس هم‌بستگی خانوادگی، به خصوص در دوران سختی است، می‌شود. امّا راه حلّ، رفتاری که باعث بیگانگی طرف مقابل گردد نیست. در واقع یکی از اهداف امر بهائی ایجاد هم‌بستگی بیشتر در محیط خانواده است. بنا بر این حضرت عبدالبهاء در چنین مواردی رعایت خواسته‌های طرف مقابل و توسّل به دعا و مناجات را توصیه می‌فرمودند. دعا کنید که حقیقت به تدریج بر شوهرتان روشن گردد و در عین حال به نحوی عمل نمایید که نزدیک‌تر گردد نه اینکه تعصّبش برانگیخته شود. چون یگانگی حاصل شود قادر خواهید بود بدون مشکل به خدمت پردازید.

۱۸

حضرت شوقی افندی اطمینان دارند که ... خانم شما خواهند توانست وقت خود را قدری بیشتر وقف خانواده نمایند امّا در عین حال امیدوارند که شما نیز بتوانید به همسر خود کمک نمایید که فرصت کافی بیابند تا به خدمت امر اللّه که تعلّق شدید قلبی به آن دارند و خدمات‌شان در این میدان ارزنده و مغتنم است، قیام نمایند.

۱۹

در مورد سؤال شما راجع به ماهیّت و خصوصیّات ازدواج بهائی، همان طور که به درستی بیان داشته‌اید ازدواج بهائی مشروط به رضایت کامل والدین طرفین است. هم‌چنین بیان شما به این مضمون که طبق اصل وحدت عالم انسانی یک بهائی حقیقی نمی‌تواند نژاد را مانع از وصلت شمرد کاملاً با تعالیم بهائی مطابق است زیرا حضرت بهاءاللّه و حضرت عبدالبهاء هرگز ازدواج بین نژادهای مختلف را رد و یا منع نفرمودند. در حقیقت تعالیم بهائی، با توجّه به ماهیّت آن، از کلّیّۀ محدودیّت‌هایی که ملاحظات نژادی تحمیل می‌کند فراتر می‌رود و در نتیجه نمی‌تواند و نباید مشابه هیچ یک از مکاتب فلسفۀ نژادی تلقّی گردد.

۲۰

معیار دیانت بهائی در شئون مربوط به اخلاقیّات جنسی بسیار بالاست ولی به هیچ وجه به نحو نامعقولی سخت و شدید نیست. ضمن اینکه روابط جنسی آزاد مردود شمرده شده است، ازدواج به منزلۀ‌ عملی مقدّس محسوب گردیده که هر انسانی باید به انجام آن تشویق شود، ولی اجبار جایز نیست. غریزۀ جنسی مانند دیگر غرایز بشری لزوماً شیطانی نیست بلکه نیرویی است که اگر به نحو صحیح هدایت گردد می‌تواند شادی و رضایت فرد را به هم‌راه آورد. ولی اگر مورد سوء استفاده قرار گیرد نه تنها برای خود شخص بلکه برای جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کند قطعاً زیان بسیار خواهد داشت. در عین حال که بهائیان ریاضت و خودآزاری افراطی را مردود می‌شمرند ولی در عین حال نسبت به فرضیّه‌های متداول راجع به اخلاق جنسی که صرفاً موجب از هم‌گسیختگی جامعۀ بشری می‌گردد نیز نظر موافقی ندارند.

۲۱

حضرت بهاءاللّه در کتاب احکام خود تصریح می‌فرمایند که هدف اصلی ازدواج بقای نسل و ایجاد فرزندانی است که چون بزرگ شوند بتوانند به شناسایی خداوند نائل آیند و بر طبق احکام و قوانین الهی که به واسطۀ پیامبران نازل شده رفتار نمایند. به این ترتیب بر طبق تعالیم بهائی، ازدواج در درجۀ اوّل یک عمل اجتماعی و اخلاقی است که هدف آن ورای نیازهای شخصی طرفین و علائق والدین است.

۲۲

اگرچه طرز فکر شوهر شما نسبت به امر اللّه ممکن است دوستانه نباشد، امّا باید همیشه امیدوار باشید که از طرق مسالمت‌آمیز و دوستانه و با تلاش‌های مدبّرانه، حکیمانه و صبورانه به تدریج در جلب نظر موافق او نسبت به امر اللّه موفّق خواهید شد. به هیچ وجه نباید سعی کنید معتقدات دینی خود را به زور به وی تحمیل نمایید. در عین حال نباید اجازه دهید که مخالفت وی با امر بیش از اندازه مانع فعّالیّت‌های شما در جهت گسترش امر اللّه گردد ... با شکیبایی و حکمت عمل نمایید و مطمئن باشید که حضرت بهاءاللّه مساعی شما را هدایت و تأیید می‌فرمایند.

۲۳

حضرت ولیّ‌امراللّه تمایل شما را به اینکه زندگی خود را وقف خدمت امر اللّه نمایید کاملاً تأیید می‌فرمایند ولی لازم می‌دانند توجّه شما را به این حقیقت جلب نمایند که در صورت ازدواج، وظیفۀ شما در مقام یک زن بهائی این است که از مسئولیّت‌های خانوادگی خود که در حقیقت جزئی حیاتی و جدانشدنی از فعّالیّت‌های امری شماست غفلت نکنید. البتّه مصالح خانوادگی باید تابع خیر و مصلحت و منافع امر مبارک باشد، ولی اگر فرد بهائی بخواهد از یک زندگی عادی و متعادل و سازنده برخوردار گردد باید برای مصالح خانواده نیز اهمّیّت لازم را قائل شود. تعهّداتی که در برابر یک فرد بهائی قرار دارد از نظر وجوب و اهمّیّت یک‌سان نیست ولی این امر دلیل بر آن نیست که نتوان تعادلی بین آنها برقرار نمود.

۲۴

به طور خلاصه، برداشت بهائی از روابط جنسی بر این عقیده استوار است که عفّت و عصمت باید هم از طرف مرد و هم از طرف زن کاملاً رعایت گردد، نه تنها به این علّت که عصمت به خودی خود از نظر اخلاقی بسیار قابل ستایش است بلکه از این نظر که تنها راه یک زندگی خانوادگی شاد و موفّق نیز می‌باشد. بنا بر این روابط جنسی خارج از ازدواج به هیچ شکل و صورتی جایز نیست و هر کس از این حکم تجاوز نماید نه تنها در مقابل خداوند مسئول است بلکه از طرف جامعه نیز مشمول مجازات خواهد بود.

دیانت بهائی ارزش انگیزۀ جنسی را تصدیق می‌نماید ولی استفادۀ نامشروع و ناشایسته از آن را در مواردی مانند رابطۀ جنسی آزاد و با هم زیستن بدون ازدواج و غیره که همه را کاملاً به ضرر انسان و جامعه می‌داند محکوم می‌سازد. استفادۀ صحیح از غریزۀ جنسی حقّ طبیعی هر فرد می‌باشد و نهاد ازدواج نیز دقیقاً به همین منظور به وجود آمده است. بهائیان معتقد به سرکوب نمودن انگیز‌ۀ جنسی نیستند بلکه معتقد به کنترل و تعدیل آن هستند.

۲۵

نهاد ازدواج چنانکه حضرت بهاءاللّه مقرّر فرموده‌اند در عین حال که برای جنبۀ جسمانی پیوند زناشویی اهمّیّت لازم را قائل است آن را نسبت به مقاصد اخلاقی و روحانی و نقشی که از طرف خداوند دانا و مهربان برای آن منظور گردیده است فرعی می‌شمرد. تنها هنگامی که به هر یک از این جنبه‌های مختلف اهمّیّت لازم داده شود و جنبۀ اخلاقی بر مادّی و جنبۀ روحانی بر جسمانی اولویّت یابد می‌توان از چنین افراط و بی‌بندوباری‌ها در روابط زناشویی که عصر منحطّ ما به نحو اسف‌باری شاهد آن است جلوگیری نمود و پاکی اصلی زندگی خانوادگی را به آن بازگرداند و هدف حقیقی از ایجاد این نهاد الهی را تحقّق بخشید.

۲۶

سؤال شما در مورد اینکه عشقی عمیق نسبت به شخصی غیر از زن و یا شوهر خود چه جایی می‌تواند در زندگی فرد داشته باشد، بر اساس تعالیم بهائی به آسانی قابل توضیح است. عفّت و عصمت مستلزم آن است که زندگی جنسی فرد هم قبل و هم بعد از ازدواج پاک و منزّه باشد، قبل از ازدواج پرهیزکاری کامل و بعد از ازدواج وفاداری مطلق نسبت به شریک زندگی منتخب، وفاداری در همۀ اعمال جنسی و وفاداری در قول و عمل....

...باید سعی نمایند تا خارج از زندگی زناشویی عادی و مشروع خود، روابط دوستی و محبّتی برقرار سازند که ابدی و مبتنی بر زندگی روحانی انسان و نه حیات جسمانی اوست. این یکی از موارد متعدّدی است که در آن بهائیان باید سرمشق دیگران گردند و در راه ارائۀ معیاری حقیقی برای زندگی پیش‌قدم شوند، معیاری که سبب تعالی روح انسان شود و جسم او را صرفاً وسیله‌ای در اختیار روح تابناک او گرداند. نیازی به بیان نیست که این مسئله با داشتن یک زندگی جنسی عادی از طریق مشروع آن یعنی ازدواج مغایرتی ندارد.

۲۷

حضرت ولیّ‌امراللّه از اینکه بین شما و همسرتان در مورد تعلیم و تربیت فرزندان‌تان مشکلاتی پیش آمده بسیار متأسّف هستند. در مواردی که بهائیان با افراد غیر بهائی و به خصوص پیروان سایر ادیان ازدواج می‌کنند باید از قبل در مورد آموزش دینی آیندۀ فرزندان خود تا حدّی توافق داشته باشند. هنگامی که چنین توافقی قبلاً حاصل نشده و در صورتی که والدین نتوانند در این مورد به توافق برسند، فرد بهائی باید از محفل روحانی خود صلاح و مشورت طلبد.

۲۸

حضرت ولیّ‌امراللّه قویّاً معتقدند که بهائیان و به خصوص آنهایی که مثل شما و خانوادۀ شما به نحوی آشکار و فعّال به خدمت امر اللّه مشغولند باید در صورت امکان در هر موردی سرمشقی شایسته برای احبّای جدید و جوانان بهائی باشند. از آنجایی که حضرت بهاءاللّه با طلاق بسیار مخالف بودند (گرچه آن را جایز شمرده‌اند) و ازدواج را یک مسئولیّت بسیار مقدّس محسوب فرموده‌اند، احبّا باید نهایت کوشش را بنمایند تا عقد ازدواجی را که بسته‌اند حفظ کنند و از آن اتّحادی نمونه که بر اساس شریف‌ترین انگیزه‌ها استوار است بسازند.

۲۹

مشکلات زندگی زناشویی اغلب پیچیده و حسّاس است و ما بهائیان که مردمانی روشن‌فکر و مترقّی هستیم در صورت لزوم، نباید تردیدی در کمک گرفتن از علم و دانش در این گونه مسائل، به خود راه دهیم. اگر شما و شوهرتان، به طور جداگانه یا با یک‌دیگر، در بارۀ مشکلات خود با طبیب حاذقی مذاکره نمایید ممکن است متوجّه شوید که می‌توانید شوهر خود را معالجه کنید و یا لا‌اقلّ در این راه کوشش نمایید. بسیار جای تأسّف است که دو نفر بهائی که در این امر عظیم الهی با هم متّحدند و از سعادت داشتن خانواده برخوردارند، قادر نباشند با الفت حقیقی با یک‌دیگر زندگی کنند. حضرت ولیّ‌امراللّه معتقدند که شما باید دست به اقدامات سازنده‌ای بزنید و نگذارید وضع وخیم‌تر گردد. هنگامی که طلاق و جدایی بر سر زن و شوهری سایه می‌افکند، برای اجتناب از آن از هر راه حلّی باید استفاده نمود.

۳۰

حضرت ولیّ‌امراللّه به شما توصیه می‌فرمایند که سعی کنید و لااقلّ برای مدّتی وقت خود را صرف شوهرتان کنید و با محبّت و صبر و دل‌جویی او را آرام نمایید. شاید به این طریق بتوانید از مخالفتش نسبت به امر اللّه بکاهید. امّا او به هیچ وجه حقّ ندارد شما را به ترک دیانت بهائی وادار نماید. رابطۀ روح انسان با خالق خود امری است مطلقاً شخصی و مقدّس و هیچ کس در چنین اموری حقّ تحکّم به دیگری را ندارد.


ترجمۀ منتخباتی از دستخط‌هایی که توسّط و یا از طرف بیت العدل اعظم صادر شده است

۳۱

حضرت بهاءاللّه به منظور ایجاد اتّحاد در جهان ظاهر شده‌اند و اتّحاد خانواده اتّحادی اساسی و بنیادی است. بنا بر این باید اذعان کنیم که هدف امر اللّه استحکام خانواده است نه تضعیف آن. مثلاً خدمت به امر نباید موجب غفلت از خانواده گردد. بسیار مهم است که شما وقت خود را طوری تنظیم نمایید که حیات خانوادۀ شما متعادل باشد و اعضای خانواده‌تان از توجّه لازم برخوردار باشند.

حضرت بهاءاللّه هم‌چنین بر اهمّیّت مشورت تأکید فرموده‌اند. ما نباید تصوّر کنیم که این روش پرارزش منحصر به مؤسّسات اداری امری است. مشورت خانوادگی با استفاده از بحث و گفتگوی کامل و صادقانه هم‌راه با آگاهی از لزوم میانه‌روی و اعتدال، می‌تواند نوش‌داروی اختلافات خانوادگی باشد. زنان نباید سعی کنند تا شوهران خود را تحت تسلّط خود درآورند و به همین ترتیب شوهران نیز نباید بکوشند تا همسران خود را زیر سلطۀ خویش گیرند.

۳۲

لوح حضرت عبدالبهاء ... که در بند اوّل نامۀ خود به آن اشاره کرده‌اید صرفاً یک توصیه است نه یک امر و حکم قاطع.۱ از این گذشته این لوح به افتخار چند نفر از زنان بهائی ایران نازل شده که حتماً در عریضۀ خود از حضرت عبدالبهاء تقاضای راهنمایی در مورد وضع خاصّی نموده‌ بودند. متأسّفانه شأن نزول این لوح معلوم نیست زیرا نامۀ واصله به دست نیامده و تقاضای مورد نظر معلوم نشده است. از این جهت بیان مزبور باید به عنوان توصیه‌ای در مورد یک موقعیّت خاصّ تلقّی گردد. این بیان مبارک مثل بسیاری از بیانات دیگر در این مجموعه درج شده تا آثار موجود در بارۀ جنبه‌های مختلف حیات خانواده در دست‌رس احبّا قرار گیرد.

ترجمه به دقّت ملاحظه شده است و شکّی نیست که متن انگلیسی صحیح است.

همان طور که اشاره کرده‌اید اصل تساوی حقوق زن و مرد کاملاً واضح و صریح و بیانات مبارکه در این مورد روشن و بدون ابهام است. بیت العدل اعظم بارها تصریح نموده‌اند که گاهی زن یا شوهر باید از خواست طرف دیگر تبعیّت نماید. اینکه دقیقاً در چه وضع و موقعیّتی چنین تبعیّتی باید صورت گیرد امری است که به تصمیم هر زوج بستگی دارد. اگر خدای ناکرده زن و شوهر نتوانند به توافق برسند و این عدم توافق منجرّ به بیگانگی آنها از یک‌دیگر گردد، باید با کسانی که مورد اعتماد ایشان هستند و به صداقت و درستی رأی و تشخیص آنها اطمینان دارند مشورت نمایند تا وحدت خانواده را حفظ و تقویت نمایند.

بیت العدل اعظم امیدوارند که توضیحات بالا کمک نماید تا ابهام و نگرانی شما در مورد حقوق زن و شوهر در خانواده تخفیف یابد ولی می‌توانید برای آگاهی بیشتر به مجموعه‌ای که اخیراً در بارۀ نقش زن منتشر شده مراجعه کنید.

۳۳

همان طور که مستحضرید اصل وحدت عالم انسانی در آثار بهائی به منزلۀ محوری توصیف شده که سایر تعالیم حضرت بهاءاللّه طائف حول آن است. مفهوم این اصل به قدری وسیع و همه‌جانبه است که بر همۀ ابعاد فعّالیّت‌های بشری اثر گذارده موجب تغییر و تحوّل آنها می‌گردد. این اصل مستلزم ایجاد تغییری بنیادین در نحوۀ ارتباط مردم با یک‌دیگر و نیز ریشه‌کن کردن عادات دیرینه‌ای است که حقوق طبیعی بشر را که مستلزم رعایت احترام و شرافت انسانی هر فرد می‌باشد انکار می‌کند.

در محیط خانواده، حقوق هر یک از اعضا باید محترم شمرده شود. حضرت عبدالبهاء در بیانی که متن آن به زبان انگلیسی ثبت شده و مضمون آن به فارسی به شرح ذیل است۲، چنین می‌فرمایند:

پیوند و الفت خانواده را باید پیوسته حفظ نمود و حقوق اعضا را نباید زیر پا گذاشت. حقوق پسر و پدر و مادر هیچ‌ یک نباید نقض شود و یا دست‌خوش زورگویی گردد. همان گونه که پسر وظایفی نسبت به پدر دارد، پدر نیز در قبال پسر دارای وظایفی می‌باشد. بر همین منوال، مادر و خواهر و سایر اعضای خانواده نیز هر یک اختیارات مخصوص به خود را دارا هستند. تمامی این حقوق و اختیارات باید محفوظ ماند....

اِعمال زور از طرف فرد قویّ‌ بر علیه فرد ضعیف‌ به منظور تحمیل اراده و رسیدن به امیال شخصی، تخلّفی فاحش از تعالیم بهائی است. هیچ کس حقّ ندارد با توسّل به زور یا تهدید به اِعمال خشونت، شخص دیگری را به عملی که به انجام آن راضی نیست وادار نماید. حضرت عبدالبهاء می‌فرمایند: ”ای یاران الهی جبر و عنف و زجر و قهر در این دورۀ الهی مذموم.“۳ کسانی که به سبب غلیان غیظ و غضب و یا عدم توانایی در مهار کردن خشم و عصبانیّت خود، به اِعمال خشونت نسبت به دیگران وسوسه می‌شوند، باید متذکّر باشند که این رفتار نکوهیده در امر منیع حضرت بهاءاللّه محکوم شده است.

از جمله نشانه‌های سقوط اخلاقی در نظام اجتماعی رو به زوال کنونی، ازدیاد خشونت در خانواده، افزایش رفتار تحقیرآمیز و ظالمانه نسبت به همسر و فرزند و شیوع آزارهای جنسی است. بسیار مهم است که اعضای جامعۀ اسم اعظم بسیار مراقب باشند که مبادا به علّت شیوع چنین اعمالی به قبول آن تن در ‌دهند. احبّای الهی باید همواره متوجّه و متذکّر باشند که وظیفۀ ایشان ارائۀ نمونه‌ای از روش جدید زندگی است، روشی که خصوصیّات شاخص آن پای‌بندی به اصول عالی اخلاقی و احترام به منزلت و حقوق تمامی مردم و احتراز از ظلم و ستم و هر نوع تعدّی است.

حضرت بهاءاللّه امر مشورت را وسیله‌ای برای حصول توافق و راهی برای تعیین نحو‌ۀ عمل مشترک مقرّر فرموده‌اند. استفاده از این وسیله بین دو شریک زندگی زناشویی و در خانواده و در حقیقت در جمیع مواردی که احبّا در اتّخاذ تصمیمات مشترک شرکت می‌کنند لازم است. مشورت مستلزم آنست که تمام شرکت‌کنندگان آرای خود را با آزادی کامل و بدون واهمه از اینکه نظرات‌شان مورد انتقاد قرار گیرد و یا تحقیر شود بیان نمایند و البتّه این شرط اوّلیّه برای موفّقیّت در مشورت، در محیطی که در آن ترس از خشونت و اهانت وجود داشته باشد قابل حصول نیست.

بعضی از سؤالات شما مربوط به رفتار با زنان است و شایسته است که با توجّه به اصل تساوی حقوق رجال و نساء که از تعالیم دیانت بهائی است بررسی گردد. تساوی حقوق زن و مرد امری است به مراتب والاتر از اظهار آرمان‌های قابل ستایش و اصلی است که تأثیر عمیقی بر جنبه‌های مختلف روابط انسانی دارد و باید جزء لاینفکّی از حیات خانواده و جامعۀ بهائی باشد. اجرای این تعلیم مبارک منشأ تغییر و تحوّل در آداب و رسومی است که در طیّ قرون متمادی مرسوم بوده است. نمونه‌ای از این تحوّلات را در جوابی که از طرف حضرت شوقی افندی به این سؤال عنایت شده که آیا تعالیم بهائی سنّت متداوله‌ را که مرد به زن پیشنهاد ازدواج می‌نماید تغییر می‌دهد به نحوی که زن نیز اجازۀ پیشنهاد ازدواج به مرد را داشته باشد، می‌توان یافت پاسخ چنین است: ”فرمودند بنویس مساوات تام است امتیاز و ترجیح جایز نه.“۴با گذشت زمان و به تدریج که زنان و مردان بهائی در اجرای کامل‌تر اصل تساوی حقوق رجال و نساء می‌کوشند، درک و فهم عمیق‌تری از اثرات و نتایج وسیع و همه‌جانبۀ این تعلیم حیاتی حاصل خواهد شد. حضرت عبدالبهاء در یکی از خطابات خود که متن آن به زبان انگلیسی ثبت شده و مضمون آن به فارسی چنین است می‌فرمایند: ”تا زمانی که مساوات بین مرد و زن کاملاً‌ تمکّن و تحقّق نیافته ممکن نیست عالم انسانی به حدّ کمال ترقّی نماید.“

بیت العدل اعظم در سال‌های اخیر مؤکّداً توصیه فرموده‌اند که بانوان و دوشیزگان بهائی تشویق شوند تا در فعّالیّت‌های اجتماعی و روحانی و اداری جوامع خود بیش از پیش شرکت جویند و از آنان خواسته‌اند که قیام نموده اهمّیّت نقش خود را در کلّیّۀ میادین خدمت به امر اللّه نمایان سازند.

توسّل به زور از طرف مرد به منظور تحمیل اراده‌اش بر زن، تمرّدی فاحش از تعالیم دیانت بهائی است. حضرت عبدالبهاء در بیاناتی که متن آن به زبان انگلیسی ثبت شده و مضمون از آن به فارسی چنین است می‌فرمایند:

در قدیم دنیا با زور اداره می‌شد و مرد چون جسماً و فکراً از زن زورمند‌تر و پرخاش‌جو‌تر بود بر او غالب و مسلّط بود ولی حال وضع در تغییر است. به مرور اِعمال زور و عنف، غلبۀ خود را از دست می‌دهد و هوشیاری، فراست فطری و خصایل روحانی محبّت و خدمت که در زن قویّ است، تفوّق و برتری می‌یابد.

مردان بهائی این فرصت را دارند که به دنیای اطراف خود چهرۀ جدیدی از روابط زن و مرد را که در آن توسّل به زور و تعرّض از بین رفته و هم‌کاری و مشورت جای‌گزین آن‌ شده است نشان دهند. بیت العدل اعظم در جواب به سؤالات واصله فرموده‌اند که در روابط زناشویی، زن و شوهر هیچ‌ یک نباید هرگز به ناحقّ دیگری را تحت سلطۀ خود در آورد. اگر از طریق مشورت توافق حاصل نشود، گاهی زن یا شوهر باید از خواست طرف دیگر تبعیّت نماید، هر زن و شوهری باید خود تصمیم بگیرند که دقیقاً تحت چه شرایطی چنین تبعیّتی باید صورت گیرد.

حضرت بهاءاللّه بنفسه الاعلی در یکی از الواح مبارکه راجع به رفتار با نسوان چنین می‌فرمایند:

...باید دوستان حقّ به طراز عدل و انصاف و مهر و محبّت مزیّن باشند چنانچه بر خود ظلم و تعدّی روا نمی‌دارند بر اماء الهی هم روا ندارند انّه ینطق بالحقّ و یأمر بما ینتفع به عباده و امائه انّه ولیّ الکلّ فی ‌الدّنیا و الآخرة.۵

هیچ شوهر بهائی نباید هرگز همسرش را کتک بزند و یا با وی به نحوی ظالمانه رفتار نماید. مبادرت به چنین عملی رفتاری سوء و مردود در روابط زناشویی و مخالف تعالیم جمال مبارک است.

فقدان ارزش‌های معنوی و روحانی در اجتماع، منجرّ به تدنّی خلق و خویی که باید بر روابط بین دو جنس مخالف حکم‌فرما باشد می‌گردد که در نتیجه زنان صرفاً وسیله‌ای برای ارضای امیال جنسی به حساب می‌آیند و از احترام و ادبی که از جمله حقوق همۀ افراد بشر است محروم می‌شوند. حضرت بهاءاللّه چنین انذار می‌فرمایند: ”انّ الّذین یرتکبون البغی و الفحشاء اولئک ضلّ سعیهم و کانوا من ‌الخاسرین.“۶شایسته یاران حضرت رحمن آنکه در بارۀ معیارهای والای اخلاقی که نیل به آن را حضرت بهاءاللّه در یکی از بیانات خود به "اهل بها" توصیه می‌فرمایند، تعمّق نمایند: ”و لو یردن علیهم ذوات ‌الجمال باحسن ‌الطّراز لا ترتدّ الیهنّ ابصارهم بالهوی اولئک خلقوا من ‌التّقوی کذلک یعلّمکم قلم ‌القدم من لدن ربّکم العزیز الوهّاب....“۷

یکی از شنیع‌ترین و قبیح‌ترین تخلّفات جنسی جرم تجاوز جنسی است. چنانچه یکی از احبّا مورد تجاوز جنسی قرار گیرد مستحقّ محبّت و حمایت اعضای جامعه می‌باشد و مختار است که علیه متجاوز بر طبق قانون مملکت خویش اقدام نماید. اگر در اثر این تجاوز حامله شود مؤسّسات بهائی نباید به او فشار آورند که ازدواج کند. اخذ تصمیم در بارۀ حفظ و یا سقط جنین راجع به شخص اوست تا با توجّه به ملاحظات طبّی و عوامل مربوطۀ دیگر و در پرتو تعالیم مبارکه، آنچه را مایل باشد مجری دارد. اگر در نتیجۀ این تجاوز طفلی متولّد شود، اخذ تصمیم در مورد طلب کمک مالی از پدر جهت نگه‌داری فرزند به خود مادر راجع است، ولی ادعای هر گونه حقّ پدری از طرف متجاوز بر طبق احکام بهائی، با توجّه به شرایط مربوطه، زیر سؤال برده می‌شود.

حضرت ولیّ‌امراللّه در توقیعات مبارکه‌ای که از طرف آن حضرت به زبان انگلیسی صادر شده و مضمون آن ذیلاً نقل می‌شود توضیح می‌فرمایند که: ”دیانت بهائی ارزش انگیزۀ جنسی را تصدیق می‌نماید...“ و هم‌چنین می‌فرمایند: ”...استفادۀ صحیح از غریزۀ جنسی حقّ طبیعی هر فرد می‌باشد و نهاد ازدواج نیز دقیقاً به همین منظور به وجود آمده است.“ در این جنبه از روابط زناشویی نیز، مانند دیگر جوانب آن، باید رعایت و احترام متقابل حکم‌فرما باشد. اگر یک زن بهائی از طرف شوهرش مورد آزار و یا تجاوز جنسی قرار گیرد او حقّ دارد که برای کمک و راهنمایی به محفل روحانی مراجعه کند و یا برای کسب حمایت قانونی اقدام نماید. چنین آزارهایی ادامۀ زندگی زناشویی را شدیداً به مخاطره می‌اندازد و به احتمال قویّ سبب بروز نفرت و بیزاری آشتی‌ناپذیر می‌گردد.

۳۴

در پاسخ یکی از احبّا که خواهان درک عمیق‌تری از این مطلب شده بود که پدر رئیس خانواده محسوب می‌گردد، در نامه‌ای از جانب بیت العدل اعظم آمده است:

همان طور که در نامۀ خود اشاره کرده‌اید بیت العدل اعظم الهی فرموده‌اند که با توجّه به برخی مسئولیّت‌ها که به پدران واگذار شده، پدر می‌تواند رئیس خانواده محسوب ‌شود. امّا کلمۀ رئیس در اینجا به آن مفهومی که عموماً استفاده می‌شود به کار نرفته است بلکه باید با توجّه به اصل مساوات زن و مرد و بیانات بیت العدل اعظم که زن و شوهر هیچ یک نباید هرگز به ناحقّ دیگری را تحت سلطۀ خود در آورد، مفهوم جدیدی برای آن یافت. بیت‌العدل اعظم قبلاً در پاسخ سؤال یکی از احبّا فرموده‌اند که استفاده از کلمۀ ”رئیس” “برتری به شوهر عطا نمی‌کند و به او حقّ مخصوصی که حقوق سایر اعضای خانواده را زیر پا گذارد نمی‌دهد.“ هم‌چنین فرموده‌اند که اگر پس از مشورت دوستانه توافق حاصل نشد "گاهی زن باید از خواست شوهر تبعیّت نماید و زمانی شوهر باید تابع خواست زن باشد، ولی هیچ یک نباید به ناحقّ بر دیگری تسلّط جوید.“ این مفهوم با کاربرد متداول کلمۀ ”رئیس“ که غالباً هنگامی که حصول توافق بین زن و شوهر ممکن نیست حقّ بدون قید و شرط تصمیم‌گیری را به مرد می‌دهد، به نحوی بارز مغایرت دارد.

۳۵

حفظ اتّحاد بین زن و شوهر بسیار مهم است و اگر خدمت به امر اللّه موجب تضعیف آن گردد باید راه حلّی برای این مشکل پیدا کرد.

به عبارت دیگر هر مسیری که انتخاب کنید باید هم در جهت ترویج مصالح امر اللّه باشد و هم استحکام پیوند زناشویی شما را میسّر نماید. به طوری که از متن ذیل به نقل از نامه‌ای به زبان انگلیسی از حضرت ولیّ‌‌امراللّه معلوم می‌شود احبّا نباید به بهانۀ خدمت به امر اللّه از انجام وظایف خانوادگی خود غفلت ورزند:

البتّه حضرت ولیّ‌امراللّه مایلند که شما و سایر احبّا تمام وقت و نیروی خود را صرف خدمت به امر اللّه کنید زیرا نیاز فراوان به خادمین لایق داریم. امّا خانواده نهادی است که حضرت بهاءاللّه برای استحکام آن ظهور فرموده‌اند نه تضعیف آن. صرفاً بر اثر بی‌توجّهی به این نکته، مسائل نامطلوب بسیاری برای خانواده‌های بهائی پیش آمده است. به خدمت امر اللّه پردازید ولی وظایف خود را نسبت به خانوادۀ خویش نیز فراموش ننمایید. وظیفۀ شماست که حدّ اعتدال را بیابید و مواظب باشید که هیچ یک از این وظایف موجب غفلت شما از دیگری نگردد.

۳۶

توجّه به این نکته مفید است که روابط زناشویی در بسیاری از موارد مستلزم تعدیلی کلّی در رفتار هر یک از دو طرف است. از آنجایی که روابط عمیق زناشویی موجب آشکار شدن بهترین و بدترین جنبه‌های شخصیّت دو طرف می‌شود، می‌توان گفت که هر دو شریک زندگی پیوسته به تعدیل رفتار خود مشغولند. بعضی از زن و شوهرها قادرند در آغاز زندگی مشترک به توافقی کامل برسند و آن را در سراسر زندگی خود حفظ نمایند. بسیاری متوجّه می‌شوند که برای رسیدن به این توافق باید مدّتی تلاش کنند. اگرچه درست است که در ازدواج هر یک از طرفین باید حقوق فردی دیگری را رعایت نماید، ولی باید در نظر داشت که رابطۀ متقابل زن و شوهر فقط مبتنی بر موازین قانونی نیست و محبّت اسّ اساس آن است. با توجّه به این نکته، واکنشی صرفاً جدال‌آمیز و قانونی در مقابل رفتار ناشایستۀ طرف دیگر مناسب نیست.

۳۷

مسئله‌ای که مطرح کرده‌اید برای زن و شوهرهای بهائی که با نیازها و فرصت‌های موجود در جامعۀ امروز رو به رو هستند بسیار مهم است۸. مانند بسیاری از جنبه‌های دیگر زندگی روزانه، راه حلّ این مسئله را باید در فهم و به کار گیری تعالیم امر مبارک جستجو نمود. احبّا باید این واقعیّت را کاملاً درک کرده بدون ناراحتی بپذیرند که راه حلّ‌های حاصله ممکن است از نقطه‌نظر کسانی که به موهبت قبول موعود الهی فائز نشده‌اند و در چنگال افکاری اسیرند که هرچند وسیعاً مورد قبول اهل عالم است ولی با تعالیم بهائی مغایرت دارد، ناقص و نارسا باشد.

آنچه در بررسی این موضوع باید مخصوصاً به آن توجّه داشت هدفی است که مؤمنین به حضرت بهاءاللّه در زندگی دارند و آن شناسایی و پرستش خداوند است. این هدف مستلزم خدمت به هم‌نوع و خدمت در جهت پیشرفت امر الهی است. در تعقیب این هدف، بهائیان باید کوشش نمایند تا با استفاده از طرق موجود تا حدّ امکان استعدادها و قابلیّت‌های خود را پرورش دهند.

بر اثر محدودیّت‌هایی که در این عالم خاکی وجود دارد، احبّا در بسیاری از موارد خود را از پرورش کامل استعدادهای خویش محروم می‌بینند. این محرومیّت ممکن است از فقدان منابع اقتصادی یا نبودن امکانات تحصیلی و یا لزوم انجام تعهّدات و وظایف دیگری مانند مسئولیّت‌های زندگی زناشویی و وظایف خانوادگی که آزادانه اختیار نموده‌اند، ناشی شده باشد. در بعضی موارد ممکن است علّت آن تصمیم آگاهانه برای فداکاری در راه امر اللّه باشد مانند وقتی که یک مهاجر برای خدمت در محلّی مستقرّ می‌شود که فاقد امکانات لازم برای پرورش استعدادها و قابلیّت‌های خاصّ اوست. امّا این محرومیّت‌ها و محدودیّت‌ها به معنای این نیست که این دوستان قادر نیستند مقصد اصلی حیات روحانی خود را تحقّق بخشند بلکه صرفاً عناصری از یک چالش عمومی برای سنجش و ایجاد تعادل در صرف وقت و انرژی برای رسیدگی به امور گوناگون زندگی است.

چون موقعیّت افراد بسیار متفاوت است، هیچ گونه پاسخ کلّی برای پرسش‌های شما در مورد تصمیم‌گیری زن و شوهرهای شاغل که با دنبال کردن حرفۀ خود ظاهراً دو راه جداگانه را طیّ می‌کنند وجود ندارد. هر زن و شوهری باید با اتّکا به فرایند مشورت بهائی تصمیم بگیرند که بهترین راه برای آنها چیست و در انجام این کار می‌توانند از جمله عوامل زیر را در نظر بگیرند:

  • توجّه به اصل تساوی که باید راهنمای مشورت میان زن و شوهر باشد.

    بیت العدل اعظم الهی در پاسخ به سؤالات قبلی متذکّر شده‌اند که مشورت توأم با شفقت باید اصل اساسی رابطۀ زناشویی باشد. اگر حصول توافق ممکن نباشد، گاهی زن یا شوهر باید از خواست طرف دیگر تبعیّت نماید. اینکه دقیقاً در چه وضع و موقعیّتی چنین تبعیّتی باید صورت گیرد امری است که به تصمیم هر زوج بستگی دارد.

  • تأکید بسیار در آثار بهائی بر حفظ پیوند زناشویی و تحکیم اتّحاد بین دو شریک زندگی.

  • مفهوم یک خانوادۀ بهائی که در آن مادر اوّل مربّی فرزندان به شمار می‌رود و پدر مسئولیّت اصلی تأمین معیشت خانواده را بر عهده دارد.

    همان طور که بیت العدل اعظم در موارد دیگر متذکّر شده‌اند این امر به هیچ وجه بدان معنا نیست که این وظایف ثابت و تغییرناپذیرند و نمی‌توان آنها را بر حسب نیاز و شرایط خانواده‌ تبدیل و تعدیل نمود.

  • موقعیّت‌های خاصّ مختلفی که ممکن است پیش بیاید، مانند: امکانات شغلی در زمانی که بی‌کاری عمومی رواج دارد، فرصت‌ها و یا توانایی‌های استثنایی که ممکن است یکی از طرفین ازدواج دارا باشد و یا نیازهای مبرم امر اللّه که ممکن است مستلزم فداکاری احبّا باشد.

موفّقیّت چنین مشورتی‌ بدون شک به میزان توسّل به دعا و مناجات و توجّه قلبی به درگاه الهی، احترام متقابل زن و شوهر به یک‌دیگر، آرزوی خالصانۀ آنها برای یافتن راه حلّی که باعث حفظ اتّحاد و هماهنگی بین آنها و سایر اعضای خانواده گردد و آمادگی آنان برای مصالحه و سازش در چارچوب تساوی، بستگی خواهد داشت.

هم‌چنان که اجتماع در طول دهه‌ها و قرن‌های آینده در تحت نفوذ تقلیب‌کنندۀ ظهور حضرت بهاءاللّه تحوّل می‌یا‌بد، مطمئنّاً تغییراتی بنیادین در آن روی خواهد داد که اجرای تعالیم بهائی در اجتماع را تسهیل نموده مشکلات زن و شوهرهایی را که مشتاقانه خواهان خدمت به امر الهی از طریق فعّالیّت‌های شغلی و حرفه‌ای خود هستند تخفیف خواهد داد.

۳۸

حضرت عبدالبهاء در یکی از الواح مبارکه می‌فرمایند: ”شوهر خویش را عزیز دار و هر چه بدخویی کند خوش‌خویی نما.“۹

در پاسخ به سؤالی در مورد این بیان، توضیح ذیل ضمن نامۀ مورّخ ۱۲ آوریل ۱۹۹۰ دارالانشاء بیت العدل اعظم الهی آمده است:

بدیهی است که هیچ شوهری نباید همسر خود را مورد آزار و اذیّت اعمّ از آزار عاطفی و روحی و جسمی قرار دهد. چنین عمل مذمومی با روابط مبتنی بر احترام و تساوی که در آثار بهائی به آن امر شده کاملاً در تضادّ خواهد بود، روابطی که می‌بایستی با مشورت توأم و از هر گونه بدرفتاری و از جمله توسّل به زور به منظور تحمیل ارادۀ خود به دیگری مبرّا باشد. هنگامی که یک زن بهائی خود را در چنین وضعی می‌یابد و احساس می‌کند که نمی‌تواند این مشکل را از طریق مشورت با شوهر خود حلّ نماید، می‌تواند جهت مشورت و صلاح‌‌دید به محفل روحانی محلّی مراجعه نماید و هم‌چنین ممکن است مراجعه به مشاورین خانوادگی حرفه‌ای و ماهر را نیز مفید تشخیص دهد. اگر شوهر هم بهائی باشد، محفل روحانی ممکن است توجّه او را به لزوم اجتناب از رفتار ناشایست جلب نماید و در صورت ضرورت می‌تواند جهت الزام او به وفق دادن رفتار خود با تعالیم امر مبارک دست به اقدامات جدّی‌تری بزند.