ثمّ اجعلنی یا الهی من الّذین ما شغلهم شییٴ عن زیارة جمالک و التّفکّر فی بدایع صنع ازلیّتک حتّی لا استأنس باحد دونک و لا التفت الی نفس سواک و لا اری فی شییٴ عمّا خلقته فی ملکوت ملک السّموات و الارض الّا بدیع جمالک و ظهور انوار وجهک و استغرق فی طماطم سلطان ربوبیّتک و یمایم قدس احدیّتک علی مقام الّذی انسی کلّ الاذکار دون اذکار عزّ هویّتک و اغفل عن کلّ الاشارات یا من بیدک جبروت الاسمآء و الصّفات.
علّموا ابنائکم لیقرؤوا آیات اللّه بالعشیّ و الاشراق قد کتب اللّه لکلّ اب تربیة اولاده من الذّکر و الأنثی بالعلم و الآداب ثمّ الصّناعة و الاقتراف.
عبادت کن خدا را بشأنیکه اگر جزای عبادت تو را در نار برد تغییری در پرستش تو او را بهم نرسد و اگر در جنّت برد همچنین زیرا که این است شأن استحقاق عبادت مر خدا را وحده و اگر از خوف عبادت کنی لایق بساط قدس الهی نبوده و نیست و حکم توحید نمیشود در حقّ تو و همچنین اگر نظر در جنّت کنی و برجاء آن عبادت کنی شریک گردانیدهئی خلق خدا را با او اگرچه خلق محبوب او است که جنّت باشد.
سزاوار است که عبد بعد از هر صلوة طلب رحمت و مغفرت نمايد از خداوند از برای والدين خود که ندا میرسد من قبل اللّه که از برای تو است دو هزار و یک ضعف از آنچه طلب نمودی از برای والدین خود طوبى لمن يذكر ابوَيه بذكر ربّه انّه لا اله الاّ هو العزيز المحبوب.
پروردگارا در این دور اعظم شفاعت ابناء را بجهت آباء قبول مینمائی این از خصائص الطاف بیپایان این دور است پس ای پروردگار مهربان رجای این بندۀ خویش را در درگاه احدیّت قبول فرما و پدر را در دریای الطاف مستغرق کن زیرا این پسر بخدمات تو قائم و در سبیل محبّتت همواره ساعی توئی بخشنده و آمرزگار و مهربان.
در خصوص اسباب و دعا سؤال نموده بودی دعا بمنزلۀ روحست و اسباب بمنزلۀ دست تصرّفات روح بواسطۀ دستست هرچند رازق حقّ است امّا واسطۀ حصول رزق ارض و فی السّمآء رزقکم۳ زیرا چون رزق مقدّر گردد بهر سببی حصول یابد امّا ترک اسباب مانند آنست که انسان تشنه بدون آب و سائر مایعات سیرابی طلبد معطی ماء و موجد ماء حضرت کبریاست و آنرا سبب تسکین عطش قرار داده ولی بسته بارادۀ اوست اگر ارادۀ او تعلّق نیابد مرض استسقا حاصل شود و دریا عطش را ساکن ننماید.
در مورد سؤال شما راجع به فراست فطری به عنوان یک منبع هدایت برای فرد: اعتقاد بلاشرط به قوای فراست فطری عاقلانه نیست ولی از طریق ادعیۀ روزانه و کوشش مستمرّ، فرد میتواند ارادۀ الهی را احساس نماید ولی نه همیشه و نه به طور کامل. در هر حال در تحت هیچ شرایطی فرد نمیتواند قطعیّاً مطمئن باشد که به واسطۀ فراست فطری خود قادر به تشخیص ارادۀ الهی میباشد. اغلب چنین اتّفاق میافتد که فراست فطری فرد حقیقت را کاملاً غلط جلوه داده بجای هدایت موجب خطا میگردد.
(ترجمهای از نامۀ مورّخ ۲۹ اکتبر ۱۹۳۸ صادره از جانب حضرت شوقی افندی خطاب به یکی از احبّا) [۹۹]
… حضرت ولیّامراللّه توصیه میفرمایند که مرجّح است مادرانِ اطفال بهائی یا لجنهای مسئول و منتخبِ محفل شما، قسمتهایی از کلمات مقدّسه را انتخاب نمایند تا اطفال آن را بجای متنی که افراد تهیّه کردهاند استفاده نمایند. البتّه دعا میتواند کاملاً فی البداهه باشد ولی بسیاری از جملات و افکار موجود در آثار بهائی که جنبۀ نیایش دارد به سهولت قابل درک است و کلمات نازله قدرت خاصّ خود را دارد.
(ترجمهای از نامۀ مورّخ ۸ اوت ۱۹۴۲ صادره از جانب حضرت شوقی افندی خطاب به محفل روحانی ملّی جزایر بریتانیا) [۱۰۰]
در سراسر جهان، چه در داخل و چه در خارج جامعۀ امر، نیازی مبرم به بصیرتی روحانی است که بر حیات بشری پرتو افکند و مشوّق و الهامبخش آن گردد. هیچگونه دستورالعمل اداری و تمسّک به مقرّرات نمیتواند جانشین این خصیصۀ روحانی گردد، روحانیّتی که حقیقت ذاتی انسان است.
(ترجمهای از نامۀ مورّخ ۲۵ آوریل ۱۹۴۵ صادره از جانب حضرت شوقی افندی خطاب به یکی از احبّا) [۱۰۱]
… باید مراقب باشیم که با ورود افراد از ادیان و نژادهای مختلف در ظلّ امر اللّه رسوم مربوط به اعتقادات گذشتۀ خودمان را به امر مبارک وارد ننماییم. حضرت بهاءاللّه نماز و همچنین ادعیۀ قبل از خواب و دعای سفر و غیره را به ما اعطا فرمودهاند. ما نباید در حالی که آن حضرت تعداد زیادی دعا و مناجات برای موارد کثیری به ما ارزانی داشتهاند مجموعۀ جدیدی از دعا که هیکل مبارک تعیین نفرمودهاند بر آن بیافزاییم.
(ترجمهای از نامۀ مورّخ ۲۷ سپتامبر ۱۹۴۷ صادره از جانب حضرت شوقی افندی خطاب به یکی از احبّا) [۱۰۲]
[حضرت ولیّامراللّه] توصیه میفرمایند که شما علاوه بر فعّالیّت تبلیغی معمول خود نه تنها برای موفّقیّت کلّی بلکه بالاخصّ برای آنکه خداوند نفوس مستعدّی را به سوی شما هدایت فرماید متضرّعانه دعا کنید. در هر شهری چنین نفوسی وجود دارند ولی یافتن و برقراری تماسی مناسب با آنان آسان نیست.
(ترجمهای از نامۀ مورّخ ۱۸ مارس ۱۹۵۰ صادره از جانب حضرت شوقی افندی خطاب به محفل روحانی محلّی پونتا آرناس، شیلی) [۱۰۳]
در مورد سؤال شما راجع به دعا و این واقعیّت که بعضی از مشکلات ما با دعا حل نمیشود، باید همیشه آگاه باشیم که زندگی وضعیّتهای متعدّدی برای ما پیش میآورد که بعضی از آنها امتحاناتی است که از جانب خداوند برای پرورش خصایل ما فرستاده میشود، بعضی از آنها حوادث تصادفی است زیرا ما در عالم طبیعت زندگی میکنیم و در معرض حوادث غیر مترقّبه مانند مرگ و بیماری و غیره هستیم، و بعضی را هم خودمان با بیخردی، خودخواهی یا بعضی نقایص دیگر بشری برای خود پیش میآوریم.
صحیح نیست وقتی یکی از عزیزان ما فوت میکند و یا از بیماری شفا نمییابد و یا مشکلی حل نمیشود، بگوییم که خداوند دعای ما را مستجاب نکرده و یا اینکه نحوۀ دعا و مناجات ما موجب شده که جواب مثبتی دریافت نکنیم. چه بسا آنچه برایش دعا کردهایم مشمول ارادۀ الهی نبوده و یا اینکه حادثهای اتّفاقی بوده که نتیجهای محتوم مانند وفات، بیماری، ورشکستگی و یا غیره به بار آورده است.
همانطور که ذکر کردهاید در بعضی موارد اگرچه بهائیان فکر میکنند که براساس ارادۀ الهی عمل مینمایند با وجود این ملاحظه میکنیم که نتایج حاصله بسیار بد است، بنا بر این باید بپذیریم که چنین افرادی خود را فریب میدهند تا باور کنند که تصمیمات و عملشان بر اساس ارادۀ الهی بوده است. تمام این نکات این مطلب را تأیید میکند که ما باید به درگاه الهی تضرّع نماییم ولی همیشه با این شرط که ما ارادۀ او را بر ارادۀ خویش ترجیح میدهیم. همچنین باید مطابق حدود و احکام آیین الهی زندگی کنیم زیرا هر چه بیشتر به احکام و تعالیمش پایبند باشیم، هر چه نمونۀ بهتری از مؤمنین امرش باشیم، مطمئنتر خواهیم بود که هدایتش را به میزان بیشتری دریافت میکنیم.
(ترجمهای از نامۀ مورّخ ۱۸ مارس ۱۹۵۱ صادره از جانب حضرت شوقی افندی خطاب به یکی از احبّا) [۱۰۴]
حضرت ولیّامراللّه برای انبساط روح شما، بروز اسرار الهی، و نزول برکات روح القدس دعا خواهند فرمود. روح القدس است که حیات تازه عطا مینماید، و این را امروز به وفور میتوان در آثار حضرت بهاءاللّه یافت. کلمات و تعالیم مبارکۀ آن حضرت آب حیات و مایۀ رشد روحانی است. بنا بر این شما باید کلام الهی را به دقّت مطالعه کنید، در معنا و مفهومش تعمّق و تأمّل نمایید، و تحت تأثیر از روح آن آثار، ذهن و قلب خود را با آن مؤانس سازید، آن وقت مسیر روشن خواهد شد و ابواب مفتوح خواهد گشت.
(ترجمهای از نامۀ مورّخ ۱۱ ژوئن ۱۹۵۶ صادره از جانب حضرت شوقی افندی خطاب به یک گروه مطالعۀ بهائی در شهر کلمبوس، اوهایو) [۱۰۵]