کتابخانه

دعا و روح نیایش

فهرست مطالب

ملاحظات دیگر

دعا و شفا

انظری عند مناجاتک الی اللّه و تلاوتک (اسمک شفآئی) کیف یهتزّ قلبک و یترنّح روحک من روح محبّة اللّه و ینجذب فؤادک الی ملکوت اللّه فبهذه الانجذابات تزداد السّعة و الاستعداد و اذا اتّسع الانآء زاد المآء و اذا زاد العطش عذب فی ذوق الانسان فیض الغمام هذا سرّ المناجات و حکمة طلب الحاجات.

(از بیانات حضرت عبدالبهاء) [۷۷]

ای امة‌اللّه استجابت دعا بواسطۀ مظاهر کلّیّۀ الهیّه است امّا بجهت حصول امور جسمانی غافلان نیز اگر تضرّع و ابتهال نمایند و تضرّع بخدا کنند باز تأثیر نماید.

...

ای امة‌اللّه مناجاتهائی که بجهت طلب شفا صادر شده شامل شفای جسمانی و روحانی هر دو بوده لهذا بجهت شفای روحانی و جسمانی هر دو تلاوت نمائید اگر مریض را شفا مناسب و موافق البتّه عنایت گردد ولی بعضی از مریضها شفا از برایشان سبب ضررهای دیگر شود اینست که حکمت اقتضای استجابت دعا ننماید.

ای امة‌اللّه قوّۀ روح القدس امراض جسمانی و روحانی هر دو را شفا دهد.

(منتخباتی از مکاتیب حضرت عبدالبهاء، جلد ١، شمارۀ ۱۳۹) [۷۸]

روح‌ قوّۀ‌ نافذه دارد؛ دعا و ‌مناجات تأثیرات روحانی دارد. بنا بر این دعا می‌کنیم که ”خدایا این مریض را شفا بخش“ شاید خداوند اجابت نماید، آیا اینکه چه کسی دعا می‌کند مهمّ است؟ خداوند دعای هر بنده را اجابت خواهد کرد اگر آن دعا اضطراری باشد. رحمت الهی وسیع و بی‌منتها است. ا‌‌و دعای همۀ بندگانش را اجابت می‌کند. او دعای این گیاه را اجابت می‌کند. این گیاه بالقوّه دعا می‌کند که ”خدایا برایم باران بفرست“، خداوند دعا را اجابت می‌کند ‌و گیاه رشد می‌کند. خداوند دعای هر کسی را اجابت خواهد کرد.

(ترجمه‌ای از خطابۀ حضرت عبدالبهاء که اصل آن به فارسی موجود نیست) [۷۹]

نهایتاً ارادۀ الهی که برای ما مقدّر داشته تحقّق خواهد یافت، امّا به ما اطمینان داده شده است که دعا برای بیمار مؤثّر است و اغلب مستجاب می‌شود. اگرچه اجابت آن ممکن است به طول انجامد ولی ما باید ایمان داشته باشیم.

(ترجمه‌ای از نامۀ مورّخ ۸ نوامبر ۱۹۳۱ صادره از جانب حضرت شوقی افندی خطاب به یکی از احبّا) [۸۰]

حضرت ولیّ‌امراللّه از خبر بهبودی کامل شما و اشتغال مجدّدتان به خدمات مهمّ امری بسیار مسرور شدند. ولی شما نباید از صحّت خود غافل شوید بلکه آن را وسیله‌ای بدانید که شما را قادر به خدمت می‌سازد. جسم انسان بمنزلۀ اسب یا مرکوبی است که روح و شخصیّت فرد را حمل می‌کند. پس باید از جسم به خوبی مراقبت نمود تا بتواند وظیفه‌اش را انجام دهد. شما باید حتماً از اعصاب‌تان مراقبت نمایید و خود را وادار کنید که زمانی را نه تنها برای دعا و تعمّق و تأمّل بلکه برای استراحت واقعی و آرامش اختصاص دهید. برای کسب روحانیّت لزومی ندارد ساعت‌ها به دعا و تعمّق و تأمّل بپردازیم.

(ترجمه‌ای از نامۀ مورّخ ۲۳ نوامبر ۱۹۴۷ صادره از جانب حضرت شوقی افندی خطاب به یکی از احبّا) [۸۱]

حضرت ولیّ‌امراللّه از اینکه ادعیۀ دوستان چنین اثر مفیدی در شفای آقای … داشته است مسرورند. دعا مرقاتی است که به وسیلۀ آن روح به عوالم روحانی ارتقا می‌یابد. دعا پیوندیست با عوالم روحانی و اگر با خلوص حقیقی ادا شود، قوای روحانی را برای نصرت احبّا در این عالم جلب می‌نماید.

(ترجمه‌ای از نامۀ مورّخ ۲۸ مارس ۱۹۵۳ صادره از جانب حضرت شوقی افندی خطاب به یکی از احبّا) [۸۲]

اهمّیّت حفظ نمودن آثار

کلمات مکنون را از بر نمائیم و وصایای حضرت بیچونرا عمل نمائیم و رفتار و کرداری نمائیم که سزاوار نسبت بآستان مقدّس است و شایان عبودیّت درگاه احدیّت.

(از الواح حضرت عبدالبهاء) [۸۳]

چون بکلّی دل تعلّق بحق یابد یقین است که اکتساب معارف الهیّه کنید و دلائل و براهین را استماع نمائید و بشارات جمال رحمانیرا که در کتب آسمانیست حفظ نمائید آنوقت ملاحظه خواهید کرد که بچه تأییدی مؤیّد و بچه توفیقی موفّق.

(از الواح حضرت عبدالبهاء) [۸۴]

حضرت ولیّ‌امراللّه از اینکه به مطالعۀ کتب بهائی مشغول شده‌اید واقعاً خوشنود شدند و به شما توصیه می‌فرمایند جهد نمایید فقراتی از آثار حضرت بهاءاللّه علی‌الخصوص بعضی از مناجات‌های مبارک را حفظ کنید. چنین تعلیمی بی‌تردید به مطالعات آیندۀ شما در امر مبارک و نیز به تعمیق و استغنای حیات روحانی شما کمکی شایان خواهد نمود.

(ترجمه‌ای از نامۀ مورّخ ۱۰ آوریل ۱۹۳۹ صادره از جانب حضرت شوقی افندی خطاب به یکی از احبّا) [۸۵]

مرکز توجّه در عبادات‌

در حین دعا بهتر است افکار فرد به سوی مظهر ظهور الهی متوجّه گردد زیرا که او در عالم بعد نیز همچنان واسطۀ ارتباط ما با قادر متعال می‌باشد. ولکن ما می‌توانیم مستقیماً هم به سوی خدا دعا کنیم.

(ترجمه‌ای از نامۀ مورّخ ۲۷ آوریل ۱۹۳۷ صادره از جانب حضرت شوقی افندی خطاب به محفل روحانی ملّی هندوستان و برمه) [۸۶]

سؤال نموده‌اید که آیا ادعیۀ ما به عالمی ماورای حضرت بهاءاللّه نیز واصل می‌شود: بستگی به این دارد که آیا ما مستقیماً به سوی آن حضرت دعا می‌کنیم یا ادعیۀ ما به واسطۀ آن حضرت و به سوی خداوند متعال است. هر دو را ما می‌توانیم انجام دهیم و همچنین می‌توانیم مستقیماً به سوی خدا دعا کنیم. امّا ادعیۀ ما یقیناً مؤثّرتر و روح‌افزاتر خواهد بود اگر به سوی خداوند از طریق حضرت بهاءاللّه که مظهر ظهور اوست باشد.

امّا نمی‌توانیم تحت هیچ شرایطی در حین تلاوت دعا نام حضرت بهاءاللّه را به جای کلمۀ ”خدا“ به کار بریم. چنین عملی بمثابه کفر است.

(ترجمه‌ای از نامۀ مورّخ ۱۴ اکتبر ۱۹۳۷ صادره از جانب حضرت شوقی افندی خطاب به یکی از احبّا) [۸۷]

در خصوص سؤال شما: ما نباید در بارۀ دعا انعطاف‌ناپذیر باشیم؛ مقرّرات خاصّی حاکم بر تلاوت دعا و مناجات نیست؛ مهمّ اینست که با درک صحیحی از مفهوم خدا، مظهر ظهور الهی، حضرت مولی الوری و حضرت ولیّ‌امراللّه شروع کنیم — در هنگام دعا می‌توانیم فکر خود را به سوی هر یک متوجّه سازیم. به عنوان مثال، شما می‌توانید برآوردن حاجتی را از حضرت بهاءاللّه بطلبید یا به آن حضرت توجّه کرده از خدا آن حاجت را طالب شوید. این مثال در بارۀ حضرت مولی الوری و حضرت ولیّ‌امراللّه نیز صادق است. می‌توانید در فکر خود به هر یک توجّه نموده شفاعت‌شان را مسئلت نمایید و یا مستقیماً به سوی خدا دعا کنید. به شرطی که در شناخت مقام هر یک مرتکب اشتباه نگردید و همه را مساوی تلقّی ننمایید، تفاوت بسیاری نمی‌کند که توّجه‌تان را به کدام یک معطوف دارید.

(ترجمه‌ای از نامۀ مورّخ ۲۴ ژوئیه ۱۹۴۶ صادره از جانب حضرت شوقی افندی خطاب به یکی از احبّا) [۸۸]

اگر لازم می‌بینید که در هنگام دعا نفسی را در خاطر مجسّم کنید به حضرت مولی الوری توجّه کنید. از طریق آن حضرت می‌توانید متوسّل به حضرت بهاءاللّه گردید. متدرّجاً سعی کنید در مورد خصایص مظهر ظهور الهی تأمّل نمایید و از این طریق تصویری ذهنی زایل خواهد شد چه که در حقیقت جسم مطرح نیست روح آن حضرت حیّ و حاضر و اسّ اساس و جوهر سرمدی است.

(ترجمه‌ای از نامۀ مورّخ ۳۱ ژانویه ۱۹۴۹ صادره از جانب حضرت شوقی افندی خطاب به یکی از احبّا) [۸۹]

… نفثات روح القدس از طریق ارواح مظاهر الهی به ما می‌رسد. ما باید طریق ارتباط با آن ارواح مقدّسه را بیاموزیم و این به نظر می‌رسد همانست که شهدا انجام دادند و آنچنان جذبه و سروری برایشان به ارمغان آورد که زندگی در نزدشان هیچ شد. این است عرفان حقیقی و راز و معنای باطنی زندگی که در حال حاضر نوع بشر بسیار از آن منحرف شده است.

(ترجمه‌ای از نامۀ مورّخ ۲۸ ژوئیه ۱۹۵۰ صادره از جانب حضرت شوقی افندی خطاب به محفل روحانی محلّی منچستر، انگلستان) [۹۰]

در مورد سؤال شما: البتّه حضرت بهاءاللّه نه خدا هستند و نه خالق؛ ولی ما از طریق آن حضرت می‌توانیم به شناسایی خداوند نائل گردیم و به خاطر مقام ”واسطۀ الهی“ است که عرفان آن حضرت (یا سایر انبیا) تنها حدّ شناسایی است که ما هرگز خواهیم توانست از آن ذات نامتناهی یعنی خداوند متعال داشته باشیم. بدین ترتیب است که در حین دعا توجّه خویش را به آن حضرت و یا به وسیلۀ آن حضرت به آن ذات نامتناهی که پشتیبان و فراتر از اوست معطوف می‌نماییم.

(ترجمه‌ای از نامۀ ۴ ژوئن ۱۹۵۱ صادره از جانب حضرت شوقی افندی خطاب به یکی از احبّا) [۹۱]

ما نباید آن طور به سوی حضرت ولیّ‌امراللّه دعا کنیم که به سوی خداوند دعا می‌کنیم؛ به هر نفسی که در حین دعا توجّه می‌کنیم باید درک صحیحی از مقامش داشته باشیم: حضرت بهاءاللّه به عنوان مظهر کلّی الهی، حضرت عبدالبهاء به عنوان مثَل اعلی و مرکز میثاق الهی و حضرت ولیّ‌امراللّه برحسب وظایف توصیف شده در بارۀ ایشان در الواح وصایای حضرت مولی الوری. احبّای الهی تنها لازم است آثار مقدّسه را بخوانند که شامل همۀ پاسخ‌هاست؛ ما در این آیین کشیش نداریم که برای‌مان تفسیر کند یا پاسخ بدهد.

(ترجمه‌ای از نامۀ مورّخ ۲۳ آوریل ۱۹۵۷ صادره از جانب حضرت شوقی افندی خطاب به یکی از احبّا) [۹۲]