کتابخانه

دعا و روح نیایش

فهرست مطالب

ارتباط با خداوند

اتلوا آیات اللّه فی کلّ صباح و مسآء انّ الّذی لم یتل لم یوف بعهد اللّه و میثاقه و الّذی اعرض عنها الیوم انّه ممّن اعرض عن اللّه فی ازل الآزال اتّقنّ اللّه یا عبادی کلّکم اجمعون لا تغرّنّکم کثرة القراءة و الأعمال فی اللّیل و النّهار لو یقرأ احد آیة من الآیات بالرّوح و الرّیحان خیر له من ان یتلو بالکسالة صحف اللّه المهیمن القیّوم اتلوا آیات اللّه علی قدر لا تأخذکم الکسالة و الأحزان لا تحملوا علی الأرواح ما یکسلها و یثقلها بل ما یخفّفها لتطیر بأجنحة الآیات الی مطلع البیّنات هذا اقرب الی اللّه لو انتم تعقلون.

(کتاب اقدس، بند ۱۴۹) [۱۵]

ای ربّ طهّر اذنی لاستماع آیاتک و نوّر قلبی بنور عرفانک ثمّ انطق لسانی بذکرک و ثنائک فوعزّتک یا الهی لا احبّ سواک و لا ارید دونک.

(مجموعه‌ای از اذکار و ادعیۀ حضرت بهاءاللّه، شمارۀ ۸۴) [۱۶]

در ابکار بذکر جمال مختار مشغول باش و در اسحار بیادش مأنوس ای علی ذکرم شفای قلوب و ضیاء صدور بوده و خواهد بود.

(از الواح حضرت بهاءاللّه) [۱۷]

یا مضرم النّار فی صدر البهآء و مظهر النّور فی قلب البهآء اشکرک بما علّمت عبادک ذکرک و سبل مناجاتک من لسانک الاقدس الاعلی و بیانک الاعزّ الاسنی لو لا اذنک من یقدر ان یصفک بالعزّ و الکبریآء و لو لا تعلیمک من یعرف سبل الرّضآء فی ملکوت الانشآء.

(مجموعه‌ای از اذکار و ادعیۀ حضرت بهاءاللّه، شمارۀ ۱۷۶) [۱۸]

ای ربّ فاجعل صلوتی کوثر الحیوان لیبقی به ذاتی بدوام سلطنتک و یذکرک فی کلّ عالم من عوالمک.

(مجموعه‌ای از اذکار و ادعیۀ حضرت بهاءاللّه، شمارۀ ۱۸۳) [۱۹]

یا ابن النّور انس دونی و آنس بروحی هذا من جوهر امری فأقبل الیه.

(کلمات مکنونۀ عربی، شمارۀ ۱۶) [۲۰]

ای پسر عزّ در سبیل قدس چالاک شو و بر افلاک انس قدم گذار قلب را بصیقل روح پاک کن و آهنگ ساحت لولاک نما.

(کلمات مکنونۀ فارسی، شمارۀ ۸) [۲۱]

سبحانك تقدّست نفسك عن وصف ما سواك لانّهم لا يعرفون حقّ وصفيّتك و لا يدركون كنه ذاتيّتك انت الاجلّ من ان توصف بخلقك او ان تعرف بغيرك عرفتك يا الهى بما تعرفنّى نفسك ولولا تعريفك ما عرفتك و عبدتك بما تدعونى اليك ولولا دعوتك ما عبدتك.

(منتخبات آیات از آثار حضرت نقطۀ اولی) [۲۲]

ذکر الهی چون باران و شبنم است که گل و ریاحین را طراوت بخشد و لطافت دهد و سبز و خرّم کند و لطیف و بدیع گرداند و تری الأرض هامدة و اذا انزلنا علیها المآء اهتزّت و ربت و انبتت من کلّ زوج بهیج۱ پس شب و روز بذکر الهی مشغول گرد تا طراوت بی‌منتها یابی و لطافت بی‌پایان حاصل کنی.

(از الواح حضرت عبدالبهاء) [۲۳]

فیلیق للعبد الدّعآء و الاستمداد من اللّه و التّضرّع و الابتهال الیه هذا شأن العبودیّة و الرّبّ یقدّر ما یشآء بحکمته البالغة.

(از الواح حضرت عبدالبهاء) [۲۴]

الحمد للّه قلبت متذکّر بذکر الهی و روحت مستبشر ببشارات اللّه است و مشغول بمناجاتی حالت مناجات بهترین حالات است زیرا انسان با خدا الفت مینماید علی‌الخصوص مناجات در خلوات در اوقات فراغت مثل نیمۀ شب فی ‌الحقیقه مناجات روح می‌بخشد.

(منتخباتی از مکاتیب حضرت عبدالبهاء، جلد ١، شمارۀ ۱۷۲) [۲۵]

باید جهد و تلاش نماییم که با انقطاع از همه چیز و‌ از همه‌ کس و فقط با توجّه به خداوند به آن حالت روحانی دست یابیم. وصول به این حالت مستلزم کوشش است ولی انسان باید برای رسیدن به آن سعی نماید. ما می‌توانیم با فکر و توجّه کمتر به مادیّات و تمرکز بیشتر به روحانیّات به آن دست یابیم. هر قدر از یکی از این دو دورتر شويم به دیگری نزديک‌تر خواهیم شد. انتخاب بر عهدۀ ما است.

ادراک روحانی و بینش درونی ما باید شکوفا گردد تا بتوانیم در هر چیزی آیات و فیوضات الهی را مشاهده نماییم. هر چیزی می‌تواند نور الهی را برای ما منعکس کند.

(ترجمه‌ای از بیان حضرت عبدالبهاء مندرج در کتاب بهاءاللّه و عصر جدید که اصل آن موجود نیست) [۲۶]

اعلمی انّ شأن الضّعیف ان یبتهل الی القویّ و یلیق للمستفیض ان یتضرّع الی الفیّاض الجلیل و اذا ناجا ربّه و توجّه الیه و استفاض من بحره فنفس هذا التّضرّع نور لقلبه و جلآء لبصره و حیاة لروحه و علوّ لکینونته.

(از الواح حضرت عبدالبهاء) [۲۷]

انسان در متعالی‌ترین شکل نیایش خود فقط به منظور ابراز عشق و محبّت به حضرت یزدان دعا می‌کند نه به خاطر ترس از او یا بیم از جهنم و یا امید به پاداش و یا بهشت.… فرد عاشق به سختی می‌تواند از ذکر نام معشوق خود دم فرو بندد. پس وقتی نفسی مفتون محبّت اللّه باشد چقدر دشوارتر است که از ذکر اسم حضرت پروردگار خودداری نماید.… فرد منجذب به ملکوت الهی در هیچ چیز جز راز و نیاز به حضرت پروردگار لذّت و سرور نمی‌یابد.

(ترجمه‌ای از بیان حضرت عبدالبهاء مندرج در کتاب بهاءاللّه و عصر جدید که اصل آن موجود نیست) [۲۸]

وقتی با تمام وجود به خداوند توجّه می‌نماییم و اسم مبارکش را ملتمسانه به زبان می‌آوریم ارتباطی روحانی برقرار می‌شود که از آن طریق ما واسطۀ فیض الهی می‌شویم.

(ترجمه‌ای از نامۀ مورّخ ۱۹ اکتبر ۱۹۲۵ صادره از جانب حضرت شوقی افندی خطاب به یکی از احبّا) [۲۹]