نقشۀ گسترش جهانی آئین بهائی، ترسیم شده توسط حضرت شوقی افندی در سال ۱۳۳۱ ه.ش. (۱۹۵۲میلادی)

حضرت شوقی افندی – ولیّ‌امر بهائی

گزیده‌ای از آثار حضرت شوقی افندی

آثار حضرت شوقی افندی تقریباً به تمام جنبه‌های فعالیت و تفکر انسانی می‌پردازند.

بعضی از موضوعاتی که به طور مکرر در نامه‌های (توقیعات) ایشان به چشم می‌خورد عبارتند از: توسعۀ موسسات اداری جامعۀ جهانی بهائی؛ پرورش زندگی روحانی شخصی؛ گسترش و تحکیم آئین بهائی در سطح جهانی؛ توضیح احکام، تعالیم و اصول بهائی؛ تاریخ آئین بهائی و مقام شخصیت‌های محوری آن، تاریخ تمدن جهانی و نیروهای پیش‌برندۀ آن.

در ادامه قسمت‌های کوتاهی از آثار حضرت شوقی افندی ارائه می‌شود.

چه عظيم است ظهور حضرت بهاءالله و چه وسيع است فيوضات و مواهب اين زمان که نصيب عالم انسانی است و چه نارسا و قليل است فهم و ادراک ما از عظمت و جلال آن ظهور بی‌همتا. نسل حاضر به اين ظهور اعظم نزديک‌تر از آن است که بتواند از امکانات بی‌پايان امر بهاءالله با خبر گردد و خواص ممتاز بی‌نظير و اسرار مکنون و مستورش را چنان‌که بايد و شايد ادراک نمايد.

(ملاحظات بیشتر دربارۀ نظم جهان‌آرای الهی از مجموعۀ نظم جهانی بهائی (ترجمه))

آن‌چه را که امروز از آن نظم بديع دريافت توان کرد به منزلۀ لمحۀ بصری بر اولين پرتو فجر موعود است که در ميقات مقرر ظلمات عالم انسانی را محو و زائل سازد.

(هدف نظم بدیع جهانی از مجموعۀ نظم جهانی بهائی(ترجمه))

اگر به ديدۀ امانت و وفا بنگريم به يقين ملاحظه می‌کنيم امر حضرت بهاءالله که مقصد اقصايش اتحاد صوری و معنوی اقوام و ملل عالم است، آغاز دوران بلوغ نوع بشر محسوب می‌گردد.

(تولد مدنیت جهانی از مجموعۀ نظم جهانی بهائی (ترجمه))

اصل وحدت عالم انسانی که محور جميع تعاليم حضرت بهاءالله است صرفاً منبعث از اظهار احساساتی ناسنجيده و بيان اميدی مبهم و نارسا نيست و نبايد آنرا منحصراً ناشی از آرزوی احياء روح اخوت بشری و خيرخواهی بين مردم انگاشت و هدفش را فقط در اين دانست که بين افراد بشر و ملل و اقوام تعاون و تعاضدی حاصل گردد. بلکه مقصدش بسيار برتر و دعويش بسيار عظيم‌تر از آن است که حتی پيامبران پيشين مجاز به اظهارش بوده‌اند. پيامش فقط متوجه افراد نيست بلکه به روابط ضروريه‌ای نيز مربوط می‌شود که ممالک و ملل را به هم پيوند می‌دهد و عضو يک خانواده بشری می‌نمايد و چنان نيست که فقط مرامی را اعلان کرده باشد بلکه با تشکيلات و مؤسساتی پيوستگی ناگسستنی دارد که قادر است اصل وحدت عالم انسانی را تجسم بخشد و صحت و اعتبارش را نمايان و تأثير و نفوذش را جاودان می‌کند و نيز مستلزم آن‌ است که در بنيان جامعۀ کنونی تغييراتی حياتی (ارگانيک) صورت پذيرد که شبهش را چشم عالم نديده است... وحدت عالم انسانی نماينده و نشانۀ تحقّق تکامل نوع بشر در اين جهان است. اين تکامل با حيات خانواده شروع شد و متعاقباً به اتحاد قبيله و بعد به وحدت حکومت در يک شهر و سپس به نظام کشورهای مستقل ارتقاء جست.

(هدف نظم بدیع جهانی از مجموعۀ نظم جهانی بهائی (ترجمه))

اتحاد اهل عالم درخشان‌ترين مرحله‌ای است که حال جامعۀ انسان رو به آن روان است. اتحاد خانواده، اتحاد دولت‌شهر و اتحاد ملی مراحلی است که بشر آن‌را پيموده و با موفقيت پشت سر گذاشته است و امروز اتحاد جهان است که هدف و مقصد بشر سرگردان است.

(تولد مدنیت جهانی از مجموعۀ نظم جهانی بهائی (ترجمه))

بايد گفت که امر بهائی مقصدش هرگز آن نيست که شالودۀ جامعۀ کنونی عالم را زير و زِبَر نمايد بلکه آن‌ است که بنيانش را وسعتی بيشتر بخشد و به مؤسساتش شکل تازه‌ای دهد که موافق و مطابق با حوائج اين جهان دائم‌التغيير باشد. تعاليم و قوانين حضرت بهاءالله با هيچ تابعيت و سرسپردگی مشروعی تناقض ندارد و وفاداری‌های اساسی را تضعيف نمی‌کند. مقصدش آن نيست که شعلۀ وطن‌دوستی معقول و خردمندانه را در دل‌های مردمان خاموش سازد يا نظام خودمختاری ملی را از ميان بردارد زيرا هم با آفت مرکزيت افراطی در ادارۀ امور و هم با متحد‌الشکل و يکنواخت بودن شئون عالم مخالف است. کليد رمزش شعار وحدت در کثرت است...

(هدف نظم بدیع جهانی از مجموعۀ نظم جهانی بهائی (ترجمه))

اين خلق و خوی رحمانی که مشتمل است بر عدل و انصاف، راستی و درستی و مروّت و اعتبار و امانت و ديانت بايد همواره مابه‌الامتياز جامعۀ بهائی در جميع شئون و مراحل باشد چنان‌ که از قلم اعلی حضرت بهاءالله چنين نازل شده:"اليوم اصحاب الهی خميرمايۀ احزاب عالمند، بايد کل از امانت و صدق و استقامت و اعمال و اخلاق ايشان اقتباس نمايند".

(ظهور عدل الهی (ترجمه))

یادداشت: