«قل انّ الطّبيعةَ بکينونتها مظهر اسمی المبتعث و المکوّن.» (مضمون به فارسی: بگو طبیعت در اصل و حقیقت خود، جلوه ای از اسم من یعنی بوجود آورنده و مبعوث کننده است.) - حضرت بهاءالله

طبیعت 

بینشی نسبت به طبیعت

صفات الهی در هر مخلوقی ظاهر و هویداست. حضرت بهاءالله می‌فرمایند:«قل انّ الطّبيعةَ بکينونتها مظهر اسمی المبتعث و المکوّن...و هی الارادة و ظهورها فی رتبة الإمکان.»۱(بگو طبیعت در اصل و حقیقت خود، جلوه‌ای از اسم من یعنی به‌وجود آورنده و مبعوث‌کننده است ... (طبیعت) ارادۀ پروردگار است و جلوه و ظهور او در عالم امکان.)

حضرت عبدالبهاء می‌فرمایند: «ذرات کائنات عموميه در اين فضای نامتناهی هر يک حکايت و دلالت از کمالی از کمالات الهيه کنند»۲ در هر ذره «آثار تجلی آن شمس حقيقی ظاهر و هويداست.»۳

حضرت بهاءالله در یکی از مناجات‌های خود چنین با خداوند گفتگو می‌نمایند: «وَكُلَّما أَلْتَفِتُ إِلى الأَرْضِ إِنَّها تُعَرِّفُنِيْ ظُهُوراتِ قُدْرَتِكَ وَبُرُوزاتِ نِعْمَتِكَ، وَكُلَّما أَنْظُرُ البَحْرَ يُكُلِّمُنِيْ فِي عَظَمَتِكَ وَاقْتِدارِكَ وَسَلْطَنَتِكَ وَكِبْرِيائِكَ، وَلَمَّا أَتَوَجَّهُ إِلى الجِبالِ تُرِينِي أَلْوِيَةَ نَصْرِكَ وَأَعلامَ عِزِّكَ وَعِزَّتِكَ…»۴ (هر هنگام به زمین توجه می‌کنم ظهورات قدرت و بروزات نعمت تو را به من می‌شناساند و چون به دریا می‌نگرم از عظمت و اقتدار و بزرگی و پادشاهی تو با من سخن می‌گوید و زمانی که به کوه‌ها روی می‌کنم، پرچم‌های نصرت و عزت و بزرگواری تو را به من نشان می‌دهند...)

آثار بهائی طبیعت را به عنوان یک کل ارگانیک در نظر می‌گیرند که نظام‌ها و فرآیندهای مختلف آن بر طبق قوانین و اصول معینی عمل می‌کنند.

«فامعنی النّظر فی الحقائق الکونيّة و سرّ حکمتها و رموزها و روابطها وضوابطها فالکون مرتبطة من جميع الجهات ربطاً قويّاً...»۵ (پس در حقایق و اسرار و رموز و روابط و ضوابط عالم آفرینش به دقت نظر کن چرا که تمام اجزای عالم آفرینش از جمیع جهات به طور کامل و در نهایت قوت با یکدیگر مرتبطند.)

حضرت عبدالبهاء رشد و نمو تدریجی تمام مخلوقات را چنین توصیف می‌نمایند: «اين قانون کلی الهی و نظم طبيعی است؛ دانه بغتهً شجره نمی‌شود؛ نطفه دفعةً واحده انسان نمی‌شود؛ جماد دفعةً واحده حجر نمی‌شود. بلکه به تدريج نشو و نما می‌کنند و به حدّ کمال می‌رسند.»۶

ایشان در جایی دیگر ترقی را «جلوۀ روح در عالم خاک»۷ (ترجمه) معرفی می‌کنند. حقایق روحانی در تمام مراتب خلقت نمایان هستند و هر رتبۀ بالاتر، توان‌مندی‌های بیشتری از رتبۀ پایین‌تر از خود دارد. برای مثال در عالم جماد، روح در قوۀ جذب نمایان می‌شود، در عالم نبات از طریق قوۀ رشد و نمو و در عالم حیوانی از طریق قوای حسی ظاهر می‌گردد.

در عالم انسانی، روح در قوای ذهن بروز می‌یابد. نوع انسان اگر چه از قوای مراتب نباتی و حیوانی برخوردار است، توان‌مندی منحصر به فرد تخیل، تفکر، ادراک و سخن گفتن را نیز دارد.

یادداشت‌ها

یادداشت: